(گرفتش)
در فلسفه ی اگزیستانسیالیسم، تصمیم از اهمیت بسزایی برخوردار است. ما می بایست تصمیم بگیریم و سپس مسئولیت عواقب آن را بپذیریم. تصمیم در فلسفه ی ….. (…..) یا بهتر است بگوئیم مکتب ….. همانا مجموعه ای از رویه هاست که تا نیل به اهداف استمرار خواهند داشت. این رویه ها می توانند زمان محور، نیمه زمان محور و یا نازمان محور باشند.
بعنوان مثال اگر کسی تصمیم بگیرد که پیانو یاد بگیرد برای اینکه این تصویر ذهنی را در واقعیت محقق کند، می بایست رویه هایی را در سطح شخصیات جهان بینی خویش برقرار سازد.
مثلا ایشان رویه هایی زمان محور خواهد داشت پیرامون شرکت در جلسات آموختن پیانو و یا کلا من باب دوره ی آموزشی که مثلا در فلان زمان آغاز شده و در فلان زمان به پایان رسد.
رویه های نیمه زمان محور او می توانند آغاز مشخص و پایان نامشخص و یا برعکس آغاز نامشخص و پایان مشخص داشته باشند.
رویه های نازمان محور وی نیز می تواند کلا تلاش برای تمرین پیانو باشد.
تصمیمات ما در زندگی همان رویه هایی است که انجامشان مسبب تحقق خود تصمیم خواهد بود. یک تصمیم، یک رویه است!