قریب به یک دهه ی پیش، من در نظریه ی ریاضیات طبیعی خود نشان داده ام که ما در یک جهان حداقل 16 بعدی هستی یافته ایم. 12 بعد از این جهان مربوط به ابعاد مکان بوده و 4 بعد از این ابعاد نیز مربوط به زمان هستند. به این ترتیب جزء نخستین محققینی بودم که به ابعاد بالاتر زمان فکر کرده ام تا بدین طریق توانسته باشم که مشکلات مربوط به این ایده ی باستانی را حل کنم.
بعد چهارم زمان (در یک مولتی ورس شانزده بعدی) یعنی بعدی از جهان که حرکت در آن خروجی خارق العاده ای دارد: بودن بطور همزمان در همه جا. چنین مسئله ای اگرچه غریب به نظر می آید، اما در نگاه نظریه ی ریاضیات طبیعی علت و چرایی پسِ اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در نظر گرفته می شود.