قریب به یک دهه ی پیش، من در نظریه ی ریاضیات طبیعی خود نشان داده ام که ما در یک جهان حداقل 16 بعدی هستی یافته ایم. 12 بعد از این جهان مربوط به ابعاد مکان بوده و 4 بعد از این ابعاد نیز مربوط به زمان هستند. به این ترتیب جزء نخستین محققینی بودم که به ابعاد بالاتر زمان فکر کرده ام تا بدین طریق توانسته باشم که مشکلات مربوط به این ایده ی باستانی را حل کنم {نکته: پس از من آقای «کامران وفا» فیزیکدان ایرانی دومین کسی بودند که مدل 11 بعدی «نظریه ی اِم (M Theory)» را 12 بعدی کرده و یک بعد دیگر برای زمان در نظر گرفتند}.
اما سوالی که شاید به ذهن مخاطب خطور کند این است که ابعاد بالاتر زمان اصلا به چه کار آیند؟ ابعاد بالاتر زمانی عملا این امکان را برای ما به وجود می آورند که بخواهیم در نظریات فیزیکی خود از جهان به حرکت در زمان نیز فکر کنیم. در زمان تک بعدی، زمان (حال) صرفا یک کمیت اسکالر بوده (کمیتی که فقط اندازه دارد و نه جهت) و با چنین نگاهی به زمان، جابجایی در آن چندان شدنی نیست زیرا که زمان نسبی مکان بوده و در جهت خاصی جاری نمی شود.
کورت گودل در قرن بیستم در چارچوب نظریه ی نسبیت عام آینشتاین نشان داده است که می توان در زمان به سمت عقب جابجا شد و این یعنی اینکه نسبیت عام این امکان را دارد که ما را به گذشته بازگرداند. البته ریاضیات مستعمل در این رویکرد آنقدر پیچیده، زشت و غامض است که براحتی نشان می دهد که رویکرد جهان 4 بعدی (سه بعد مکان و یک بعد زمان) رویکرد ناقصی به جهان است.
من در مدل 16 بعدی خود (12 بعد مکان و 4 بعد زمان) با بالا بردن ابعاد زمان، این اقدام را راحت نموده ام بطوریکه یک بعد، زمان عُرفی است (سفر در حال)، یک بعد برای حرکت رو به جلو (سفر به آینده)، یک بعد برای حرکت رو به عقب در محور زمان (سفر به گذشته) و یک بعد نیز برای بودن بطور همزمان در همه جا که در نوشتارهای بعدی آن را مفصل مورد بحث قرار خواهم داد.
12548
میشه لینک مقاله ای که در اون جهان 16 بعدی رو محاسبه کردید اینجا بگذارید. و اینکه آیا کامران وفا به مقاله شما ارجاع دادند؟