(اَبَرتوانا)
اگر از خیل عظیمی از افراد بپرسیم که نابغه کیست، اکثر آنان متفق القول خواهند گفت: “فردی که بسیار باهوش است.”
هوش همانطور که می دانیم، مقوله ای ارثی است و از با هم نهادن این مسائل به این نتیجه می رسیم که نبوغ (البته از جنس عوامانه ی آن) مقوله ای ارثی است و بضرورت عقل، غیرارادی است و همچون چیزهای زیاد دیگری از این دست، کمترین ارزشی ندارد؛ چه آدمیان معمولا برای چیزهایی که دیگران در به دست آوردنشان زحمتی به خویش راه نداده اند، ارزشی قایل نیستند و بندرت چنین چیزهایی محل ستایش آنها قرار می گیرند.
همانطور که ثروتمندان خودساخته را بیشتر تکریم و تمجید می کنیم، نوابغ خودساخته نیز بیشتر قابل ارجمندی هستند. پس بدین ترتیب، یک نابغه ی حقیقی، یک نابغه ی خودساخته است.
حال شاید بپرسیم، یک نابغه ی خودساخته، چگونه نابغه ای است؟! من خواهم گفت: یک انسان تلاشگر واقعی که تماما بر هدف خود متمرکز است و با کوشش تمام جانبه ی خویش، سعی می کند که برای اعتلاء بشر، قدمی بردارد. یک نابغه ی حقیقی آن نابغه ایست که نبوغش در گرو تلاشش باشد.