وقتی عده ای از مردم در حال بازی فوتبال هستند، حقیقتی از جهان، مکشوفه نمی گردد. بیش از بیست نفر توامان درگیر یک توپ بوده و بعضا ده ها هزار نفر این دویدن ها را تماشا می کنند، اما عایدی این مقوله در رابطه با حقیقت جهان صفر است.
رسالت فوتبال کشف قوانین جهان نیست. از این رو زمین فوتبال با محیط آزمایشگاه توفیر جدی دارد. اعمالی که در لابراتوآر به انجام می رسند، همچون راهی هستند که در انتهایش حقیقت را ملاقات می کنیم اما اعمال ورزشی همچون فوتبال چنین مقصدی ندارند.
بسیاری از حوزه های معرفتی و سلسله برنامه های مرتبط با آن ها همچون زمین فوتبال اند. مثلا یک گفتگوی عارفانه همچون یک مسابقه ی فوتبال است. طرفین بحث می توانند به شیوایی تمام پاس کاری کنند، با اعمال محیرالعقول توپ را به سمت دروازه ها شلیک کنند، گل های فراوانی هم بزنند و ضمن همه ی این ها همچنین فکر و ذهن تماشاچیان را از کیفیت کار خود تسخیر کنند اما آنان نهایتا چیزی در رابطه با حقیقت جهان به ما نمی گویند.
دنیای فوتبال و یا هر ورزش دیگری صرفا دنیای قراردادهاست. این بازی هر چقدر با خط کشی های دقیق، هر چقدر با قوانین مشخص و هر چقدر با اصول در ظاهر منطقی رقم بخورد، تنها یک بازی قراردادی است. بحث های این چنینی هم با تمام این کیفیت های چشم گیر چیزی جز قرارداد نبوده و محصولشان چیزی جز یک تابلو سوررئال از حقیقت بیشتر نیست…
11766