دی داد

موقعیت:
/
/
امتداد (119-002)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1396-02-17

امتداد (119-002)

وقتی یکی از دانشجویان 55 ساله ی من بشکل کاملا صادقانه ای مطرح کرد که بعد از این همه سال زندگی، هنوز نمی داند که قرار است چه شود و این زندگی چه تحفه ای برای او به ارمغان آورد؛ حرفش احساس مشترکی را در اندرون من به غلیان انداخت. من نیز گاه و بی گاه منتظر هدیه ای هستم. من نیز هنوز که هنوزه پس از 29 سال (سال 92) وقتی جریان این زندگی مرا می آزارد، گمان می کنم که یک روز از شر تمامی این مسائل راحت خواهم شد.

گمان می کنم این حرف ها صرفا بخشی از زندگی هستند که روزی در جایی به پایان خواهند رسید. روزی گویا از خواب بیدار می شوم و متوجه می شوم که تمامی آن سختی ها به پایان رسیده و من رها گشته ام. دیگر زندگی می کنم؛ دیگر من خشنودم و می توانم با فراغ بال به تماشای باغ زندگی خود نشسته و بهره ها گیرم. اما حرف او آب سردی بود که بر سر من ریخت و مرا از خواب غفلت بیدار کرد! آن لحظه بود که فهمیدم گویا اگر آدمی شعور تعمق داشته باشد به نیکیِ تمام بدین مطلب پی خواهد برد که زندگی چیزی نیست جز امتداد لحظه ی اکنون.

اگر من نتوانم در همین لحظه ی اکنون، باغ زندگی خود را به تماشا نشینم ولو آنکه زیاد تماشایی بنظر نیاید؛ هیچ لحظه ی دیگری نیز نخواهم توانست. هیچ لحظه ی دیگری جز همین لحظه ی حالی که قلم در دست دارم، در اختیار من نیست! این خودِ ما هستیم که بایستی با دستان روشن خویش، تحفه ی آرامش را در زندگی از باغ وجودیمان چیده و به خود نوبرانه دهیم…

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
س.ح
س.ح
7 سال قبل

دی داد عزیز ؛دور از ذهن نیست که زندگی چیزی برای تقدیم به هیچکس ندارد…این وا نفسای چموش، پیوسته آدمیان را در معرض ملودی مکرر “ای کاشها ” فرو کاشته و با پوزخندی آرزوهای تمام نشدنی آنها را به سوگ مینشیند! انتخاب واکنش مطلوب در پس کنشها نا ممکن است و یقینا هیچکس قوه ی نورد زمان به گذشته و فراهم ساختن شرایط مطلوب برای رویارویی با آینده را ندارد و این خود “ای کاش بودگی ” مطلق برای اکثریت را در بر دارد.
اینجاست که میطلبد نوشدارویی بر این رنج روحی در قالبی متفاوت از تمامی متدهای تکراری بر ما هویدا گردد.نوشدارویی از جنس این قلم :”این خودِ ما هستیم که بایستی با دستان روشن خویش، تحفه ی آرامش را در زندگی از باغ وجودیمان چیده و به خود نوبرانه دهیم…”
واژگانی که جمله میشوند و جملاتی که بر روح خمیده ی ما، همواره کانون توانبخشی هستند…

mahjoy
mahjoy
7 سال قبل

ای برادر تو همه اندیشه ای، مابقی تو استخوان و ریشه ای…

دی داد
7 سال قبل
پاسخ به  mahjoy

قطعا همین طور است.