یکی از جدیدترین رویکردها به دانش فلسفه، فلسفه ی کاربردی است. شاید مقایسه ی فلسفه و ریاضیات در این مقام، حقیقتا مقایسه ای کارگشا باشد. ریاضیات از آن حیث که ریاضیات است، مسئله ای نظری و محض است. اگرچه ریاضیات در ابتدا تماما کاربردی بود، اما از آن هنگام که تلاش شد این حوزه بطور جدی مورد مداقه های منطقی قرار بگیرد، بیش از هر زمان دیگری به سمت محض شدن هدایت شد.
در ابتدای تاریخِ ریاضیات، ریاضیات بیشتر آن اموری را به سرانجام می رساند که امروزه بر عهده ی مهندسی هاست. اما پس از بوجود آمدن شقوق محض ریاضیات، آنگاه ریاضیات کاربردی قد علم کرد و از آنجایی کاربردی نامیده می شد که می توانست در یکی از شاخه های علوم کاربردی مورد استفاده قرار بگیرد.
فلسفه نیز هم اکنون در حال طی کردن چنین مسیری است. فلسفه در ابتدا کاربردی بود. فلسفه در یونان باستان کاربرد روزمره داشت، اما همچون مثال بالا با جدی شدن مطالعه ی آن، شکل محض به خود گرفت و صرفا در کتابخانه و بتوسط متخصصین مورد مطالعه قرار گرفت و از جریان زندگی روزمره جدا شد.
اما هم اکنون فلسفه ی کاربردی در حال جولان دادن است. این فلسفه بویژه خود را در بحث مشاوره های درمانی نشان می دهد. در حال حاضر در ممالک مترقی دنیا کسانی هستند که در مقابل وجه مالی به افراد و سازمان ها مشاوره های فلسفی درمانگرانه عرضه می کنند. فارغ از اینکه چه مباحثی در این دست جلسات بین مشاورین و یاری خواهان رد و بدل می گردد، خودِ نفس این عمل است که حرکتی بسیار مبارک و پرمنفعت است.
همه ی علوم از دلِ فلسفه بیرون آمده و در زندگی کاربردی شده اند، پس چرا نباید که از چاشنی این قدرت به خودِ زندگی بیافزاییم؟!
11839