{مراقبه (تشریفات): تناوبی از تفکر و سکوت در بستر تنفس}
پیچیدگی پدیدارها مادامیکه بتوانیم منطبق بر امکانات عقل و تجربه ی بشری آن ها را ساده کنیم، نبایستی که ما را بترسانند. در فیزیک نظری اصلی وجود دارد که بر سادگی ریاضیات بکار گرفته شده در نظریات تاکید جدی دارد. یک نظریه ی فیزیکی هنگامیکه ریاضیات ساده و زیبایی دارد، به احتمال قوی یک نظریه ی کاربست پذیر، درست و علمی است.
من عنایت به این اصل مهم را در جهان بینی و مداقه های نظری در باب آن توصیه می کنم. عمومیات و خصوصیات و یا کلیات و شخصیات (اصول و فروع) جهان بینی می بایست که بسیار ساده بوده و اگر در هر جنبه ای از این مجموعه نوعی پیچیدگی نیز رویت شود، ما می بایست قادر باشیم که این پیچیدگی را به چند اصل ساده و بدیهی فرو بکاهیم.
در مقاله ی هفت ستون فلسفه ی زندگی، ستون چهارمِ پیشنهادی، مسئله ی مراقبه و تشریفات مرتبط با آن بود. در آنجا اشاره کردم که مراقبه می بایست در ارتباط با پدیده های تنفس، تفکر و سکوت باشد. برای شخص من (در سطح شخصیات جهان بینی) این فعالیت ها با تشریفاتی در ظاهر پیچیده انجام می گرفتند که توضیحشان کار راحتی نبود زیرا که شاید اصلا گفتنی نبودند و بیشتر ذاتشان نشان دادنی بود.
امروز توانستم که تشریفات نوع دو و سه خود را به یک رویه و نسخه ی ساده فروبکاهم: داشتن و نداشتن (مکان محورانه و زمان محورانه) تفکر نوع اول. این داشتن ها و نداشتن های تفکر نوع اول برای من بشکل متوالی رقم خورده و مسئله ی تفکر و سکوت را در بستره ی تنفس زندگی ام تحقق می بخشند. این ساده کردن ها را به همگان توصیه می کنم.
12063