وقتی ما می گوئیم «5 سال و 7 ماه و 9 روز» عملا در حال بیان یک بازه ی زمانی نادقیق هستیم. صورت عبارت فوق غلط انداز است زیرا که در ظاهر بسیار دقیق به نظر می رسد، اما در باطن اصلا و ابدا اینگونه نیست. اینگونه نیست زیرا که خودِ یکای سال یک یکای نادقیق است زیرا که سال ها از نظر تعداد روز با یکدیگر توفیر دارند.
ما سال های 365 روزه و همچنین 366 روزه داریم. ماه نیز همین طور. به فرض اینکه این عبارت در تقویم جلالی (که دقیق ترین تقویم جهان است) مطرح شده باشد، ما ماه های 31 روزه، 30 روزه و حتی 29 روزه داریم. پس هیچ کس بدون اطلاعات جانبی قادر نخواهد بود که از عبارت فوق با دقت بالا بگوید که منظور چند روز است.
هدف از آوردن این تمثیل این بود که بخواهم نشان دهم خیلی از عبارات و یا حتی پدیده ها و چیزها علیرغم ظاهر بسیار دقیق و درست شان آنچنان نیز دقیق و درست نیستند. من اسم این پدیده را «نظم ظاهری – بی نظمی باطنی» گذاشته ام.
در انیمیشن ها (و یا شاید هم دنیای واقعی) می دیدیم که افراد پس از جارو زدن خانه، آشغال ها را در زیر فرش قایم می کردند. ظاهر تمیز بود، اما آیا آن اطاق باطنا هم تمیز شده بود؟ خیر! پس خیلی از فکریاتی که انسان ها بدآن چسبیده و از آن بشکل بی محابایی دفاع می کنند متاسفانه از همین مشکل در رنج اند.
آن ها فقط از جهت هنرمندی صاحبانشان ظاهری دقیق و منظم دارند، اما باطنشان از اساس نادقیق است… پس بیائید که بجای ظاهربین، باطن بین باشیم.
12483