اخیرا یک نرم افزار کاربردی (اپلیکیشن) بر روی گوشی تلفن همراه خود نصب کرده که بمددش قادرم صدای مکالمات تلفنی خود را ضبط کنم. تمرکز اصلی من بر ضبط صدای عزیزانم (بویژه مادرم) است. سپس آخر هر هفته صداهای کاری و غیره را پاک کرده و گفتگوهایم با عزیزانم را در جایی حفظ و نگهدای می کنم. در این میان گفتگوهای من با مادرم از ارزش بسیاری برخوردار هستند.
وقتی فکر می کنم که 30 سال بعد این مجموعه چه دارایی ارزشمندی برای من قلمداد خواهد شد، احساس بهجت و شادمانی ویژه ای به من دست می دهد. مادرم نمی داند که صدای او را ضبط می کنم. خودم هم گاهی فراموش می کنم و در نتیجه ی آن، گفتگوها به طبیعی ترین شکل ممکنشان ثبت و ضبط می شوند.
مکالمات طبیعتا در رابطه با روزمره ترین ماجرا هستند، مثلا این ماجرا که چگونه خورش مرغ بهتر جا می افتد و یا فلان روز بایستی که به دیدار مادر بروم. برای شام چه چیزی میل دارم. فلان فامیل درگذشته است و یا بهمان همسایه چه رویداد خانوادگی را از سر می گذراند. این ها تماما زندگی هستند، باقی چیزها اختراعات ما بوده و برای من در آغاز میانسالی اهمیت چندانی ندارند.
این آلبوم صوتی یک کپسول زمان است. اینکه 30 سال بعد صدای عزیزترین هایم را خواهم شنید. اینکه خواهم فهمید که زندگی در عرض چهار دهه چگونه به اینجا رسید و چگونه در سه دهه ی آینده تغییر و تحولات مقتضی را از سر خواهد گذراند. این یک دارایی ارزشمند است.
این راز را چونان یک درخواست به شما مخاطبین گرامی لو ندادم. این یک فرمان است. همین حالا شما نیز نرم افزاری بر گوشی خود نصب کرده و صدای عزیزان خود را برای آینده تان ضبط کنید. زمانی در دوران تنهایی های کهنسالی از شنیدن گفتگوی عصرانه با مهمترین چهره های زندگی تان بغضی شیرین را به سینه ی خود مهمان خواهید کرد.
12610