امروز تمام وقت مشغول تدریس بوده ام. حتی همین حالا که ساعت 11 شب است نیز در دقایق break کلاس هستم. با این وجود میز را چیدم و یک یلدای تک نفره با خودم گرفتم. به عزیزانم پیغام دادم و تماس تلفنی داشتیم و بعد از پایان کلاس ها در نیمه ی شب، پاسخ پیغام های دریافتی ام را خواهم داد.
فقط خواستم یادآوری کنم که این شب یلدا از مهمترین داشته های ما ایرانیان است که باید قدر آن را بدانیم.
تاخت و تازهای سده های پیش در این کشور نتوانست که این دارایی را از چنگ ما ایرانی ها دربیاورد و اکنون نیز نبایستی که این اجازه به احدی داده شود.
با ایده ی تحریم شب یلدا مخالفم و آن را به نادرستی تحریم نوروز می دانم. یک کشور یعنی آیین های آن کشور و اگر یلدا و نوروز فراموش شوند، دیگر صحبت از ایران ناممکن است.
یلدا را (حتی تک نفره) برگزار کنیم تا بدانیم نور سرانجام بر تاریکی پیروز است و حتی تاریک ترین و طولانی ترین و سردترین شب ها نیز در برابر تابش نخستین شعاع نور به پایان خواهند رسید.
شب یلدا و آغاز ماهِ دِی خجسته باد.
جای هموطنانی که امسال در کنار ما نیستند، حسابی خالیست؛ اما همیشه سبز است.
(نام و یادشان تا به ابد زنده…)
– دِی داد
تصویر: یلدای تک نفره ی من به امید پیروزی نور بر تاریکی…