اصل عرضه و تقاضا در عرصه ی اقتصاد یکی از مهمترین عوامل تعیین قیمت کالا و خدمات است. اگر در عرصه ای عرضه زیاد و و تقاضا کم باشد، قیمت کالا یا خدمت مزبور کاهش یافته و برعکس اگر عرضه کم و تقاضا زیاد باشد، قیمت ها افزایش می یابند. اما این رویکرد بیش از حد ساده انگارانه است زیرا صرفا بر روی کمیت ها بحث کرده و مباحث کیفی را دخیلِ مسئله نمی کند.
حوزه ی اقتصاد چونان یک شهربازی بزرگ است. لفظ بازی در این مقام ناظر به نوعی فهم تخصصی است. بازی به همان اعتباری که در عبارت “نظریه ی بازی” استفاده می شود. بازی یعنی یک موقعیت تصمیم گیری رقابتی بنحویکه انتخاب شما “موثر-بر” و در عین حال “تاثیرپذیر-از” انتخاب طرف و یا طرفین درگیر در بازی است. شما در قبال طبیعت دست به انتخاب نمی زنید، شما در برابر کسانی دست به انتخاب می زنید که آنان نیز همچون شما درگیر انتخاب مشابهی در برابر شما هستند.
نظریه ی بازی با ریاضیات خلاقانه اش که می تواند توصیف بهتری از مکانیزم های حاکم بر رفتارهای انتخاب گرانه ی آدمی بدهد، مجال بهتری برای تعیین استراتژی های قیمت گذاری کالا و خدمات است. در این صحن و ساحت، ما متوجه خواهیم بود که قیمت ها چیزی نیستند جز نتیجه ی ضروری انتخاب های تمامی افرادی که سهمی در این دست انتخاب ها دارند. نظریه ی بازی (در بهترین حالت خود) قادر خواهد بود که ما را به استراتژی های پایدار تکاملی برساند، یعنی استراتژی هایی که استفاده از آن ها ضامن باقی ماندن دایمی ما در جولانگاه رقابت است.
یک استراتژی پایدار تکاملی آن قسم از استراتژی است که پیروزی من را در برابر رقیبم تضمین می کند بشرطیکه من از آن بهره بگیرم و رقیب نیز از آن غافل باشد. در بدترین حالت که طرفین از این استراتژی همزمان استفاده می کنند، باز این استراتژی ضامن برد حداقلی دو طرف است بنحویکه هیچ کدام حداقل در برابر دیگری بازنده نخواهند بود. با این رویکرد نسبتا جدید می توان استراتژی تعیین قیمت ها را بشکلی پایدار و حساب شده مورد مداقه ی تخصصی قرار داد…
?