وقتی آلن تورینگ، ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی، موفق شد که با ماشین خلاقانه ی خود (کریستوفر) رمز انیگمای مخابرات ارتش نازی ها را بشکند، دولت انگلستان بشکل یک دفعه ای جلوی حملات ارتش آلمان را نگرفت زیرا ممکن بود این شائبه برای متحدین ایجاد شود که رمز انیگما شکسته شده و یا اینکه لو رفته است. این یعنی اینکه شکستن این کد می توانست در صورت ضدحمله های نابخردانه ی متفقین منتهی به از دست رفتن اثر مطلوب و اولیه ی آن گردد و من این پدیده را اثر تورینگ می نامم.
اثر تورینگ یعنی دستیابی به وسیله (و یا تکنیکی) که فی النفسه ما را به هدف می رساند، اما استفاده از آن وسیله بشکل معکوسی منتهی به از دست رفتن هدف خواهد شد. اثر تورینگ را می توان در هرگونه تلاشی جهت پیش بینی های آینده بشکل ضمنی مشاهده کرد.
فرض کنید که تیمی از ریاضیدانان و و اقتصاددانان بزرگ موفق به طراحی سیستمی شوند که می تواند آینده ی نوسانات بورس را پیش بینی کند. فرض کنید که این سیستم قادر است که با دقت بسیار بالایی %99/99 دقیقا این امر را رقم بزند، آنگاه اگر همه بخواهند از این سیستم بهره گیرند و آینده ی بورس را بدانند، قاعدتا بشکل دیگری رفتار کرده و در واقعیت، آینده ی بورس آن چیزی نخواهد بود که سیستم اول بار از طریق مکانیسم ذاتی خود موفق به کشف آن شده بود.
اثر تورینگ را می توان به نظریات فیزیکی برای پیش بینی آینده ی جهان نیز تعمیم داد. اگر من با یک نظریه (مثلا TPS) پیش بینی کنم که در آینده ی x به چه کاری y دست خواهم زد، آنگاه قادر خواهم بود که عمل خود را بشکل عامدانه تغییر داده (z) و بدین ترتیب کارایی نظریه را زیر سوال برده و آن را از موفقیت جهت پیش بینی آینده ساقط کنم. اثر تورینگ در بحث پیش بینی ها، دیلِمایی بسیار جدی را در پیش رو تمامی پژوهشگرانی که با این دست مسایل در حوزه های مختلف دانش سر و کار دارند، قرار می دهد.
جالب بود .
مسله همیشه خلاقانه
یک نمونه از این اثر در انتخابات سیاسی قابل مشاهده است. نظرسنجی ها سعی دارند نتیجه انتخابات را پیش بینی کنند؛ حال آنکه نتیجه نظرسنجی ها روی انتخاب رای دهنده ها به صورت غیرمستقیم تاثیر میگذارد و نظرسنجی را تا حدی نامعتبر میکند.
الان از كلاس بر مي گردم و خسته از تدريس و ناهار نخوردن. اما ميبينم مجددا دوست گرانقدرم دي داد عزيز نوشتاري جديد و مطلبي نو ارائه كرده اند كه نمي شود آن را خواند و چيزي نگفت. اولا اثري كه از بحث استخراج كرديد بسيار جالب است.يعني اشباع شدگي ناشي از بكارگيري راه حل و يا تكنيك كه خود راه حل يا تكنيك را براي حل مجدد از اعتبار ساقط كند. نكته جالبيست و مي توان مباحث فيزيكي جالبي متناظر با آن يافت و حتي آن را در برخي موارد فرموله كرد.
آلن تورينگ كار دو رياضيدان لهستاني به نامهاي زيگورسكي و ريفسكي را به نحو احسنت به ثمر نشاند. اين دو رياضيدان مدتها روي ماشين انيگما كار مي كردند و تلاشهاي آنها براي شكستن سيستم رمز بسيار پيچيدۀ انيگما (البته براي آن زمان) يافتن ساختار جبري خاصي بود كه با در نظر گرفتن گروه هاي جايگشتي معادل، به تعداد حالات بسيار كمتري در يافتن حروف متناظر با الفباي آلماني منجر ميشد. در واقع اين دو رياضيدان با ابداع صفحات ويژه شامل الگوهاي خاص مي توانستند رمزها را در مدت زمان طولاني بشكنند اما آنچه نياز داشتند سرعت و روشي الگوريتميك بود كه به ساخت صفحات نيز نياز نباشد. انگلستان اين دو رياضيدان را به انگليس مياورد و آنها همكار آلن تورينگ بي نظير مي شوند. او ماشين تورينگ را ابداع مي كند و آن را مي سازند و رمزها شكسته مي شوند. تورينگ غير از مبدع ماشين محاسبه بودن، از بنيانگذاران هوش مصنوعي نيز هست.