(بُرون آختگان / Objects)
اشیاء به راحتی برای همگان قابل تشخیص هستند ولو آنکه آدمیان نتوانند تعریف مناسبی برای آن ارایه دهند. چیزهایی مصنوعی که همگی ساخته ی دست بشر هستند و ضمنا همه موجوداتی در-خود و بیخبر از خود! نکته ی مهمی که در باب ماهیت هستی شناختی اشیاء قابل تامل است، این است که در همه ی آن ها ماهیتشان بر موجودیتشان تقدم دارد.
این بدان معناست که ماهیت آن ها در ابتدای امر نزد صانعشان شکل گرفته و سپس طبق چنین ماهیت های فرضی، شیء موردنظر موجود گشته است. این اصل همانا اصل ممیزه ی اشیاء مصنوعی از چیزهای طبیعی است. براحتی می توان نسبت به اشیاء رویکردی ایده آلیستی داشت و ماهیت آنان را مقدم بر موجودیتشان دانست!
اما نکته ای که گفتنش در ذیل توضیحات بالا اهمیت پیدا می کند قضیه ی آدمیانی هستند که به ساحت اشیاء سقوط کرده و می توان از آنان به انسان های شیء شده تعبیر کرد. اگر بخواهم بگویم که آنان کدام دسته از آدمیان هستند، خواهم گفت: انسان هایی که در تبیین گوهر خویش عقل را فراموش کرده و برای خود ماهیتی عقیدتی دست و پا کرده اند.