(رازآشکاری / Confession)
اعتراف یعنی اقرار و گفتن آنچه کرده ایم. از نقطه نظر حقوقی مقوله ی اعتراف در به اثبات رساندن جرم انجام پذیرفته حایز اهمیت فراوانی است. البته من قصد ندارم که از منظر قضایی به این قضیه بپردازم بل می خواهم مقوله ی اعتراف را از نگرگاه روانشناختی تحلیل کنم.
قبل از هر چیز باید بدانیم که می توان قایل به دو نوع اعتراف کلی بود: اول) اعتراف جبری (اعتراف کال) و دوم) اعتراف خودخواسته (اعتراف رسیده).
اعتراف کال آن دست از اعترافاتی است که فرد، تمایل به انجام آن ها نداشته و از سر جبر بیرونی، مثلا بازجو و یا مقامات ….. ….. تن به چنین کاری می دهد. این نوع اعتراف هرگز رهایی بخش نبوده و آثار و تبعات روانی بدی را در پی دارد. علی الخصوص در شق ….. آن که اُس و اساسِ اعتراف بر پایه ی عدم تطبیق رفتارهای فرد با مجموعه ای ….. – تحمیلی است.
اعتراف رسیده که من آن را اصل رهایی بخش جان آدمی می دانم، اقرار فرد مجرم (نه لزوما جزایی یا کیفری) در برابر فردی است که مفعول جرم وی قرار گرفته است. اعتراف رسیده فراهم کننده ی شرایطی بجهت تخلیه ی فشارهای روانی صاحبان اعتراف است.