(خواست-پاسخ / Complain)
من همواره قایل به این اصل بوده ام که اعتراض لزوما بلند کردن صدا بحق خواهی نیست. گاهی اوقات اعتراض نکردن نیز خود نوعی اعتراض است! بعضی ها می گویند که برخی از اعتراضات وارد نیستند، اگرچه شاید حق با آن هاست اما شاید ایشان از این نکته غافل بوده اند که یک اعتراضِ حقیقی همواره وارد است.
می بایست ادبیات گفتگوها را متحول ساخت. من پیشنهاد می کنم که بجای گفتن “اعتراض وارد نیست!” می بایست بگوئیم “اعتراض حقیقی نیست!” اعتراض حقیقی چگونه اعتراضی است؟ اعتراضی است برآمده از یک حق اخلاقی! اعتراض، حق اخلاقی و لاینفک هستی آدمی است. اعتراض به هرگونه محرکی از دنیای خارج در راستای تعدیل آن برای موقعیت های مشابه در آینده…
نمی خواهم انسان را حیوان معترض بنامم و یا اینکه با گرته برداری از فلاسفه ی پیشین بگویم که من اعتراض می کنم، پس هستم! چیزی که می خواهم اضافه کنم این است که: اعتراض یکی از امکانات درونی وجود آدمی است. اعتراض یعنی اینکه من همچنان در هستی خویش تعمق می کنم. من همچنان به تغییر هستی ام امیدوار هستم…