بعضی وقت ها در درون چیزی و کسی هستیم اما در برون جور دیگری رفتار می کنیم. گاهی اوقات شخصیت درونی خویش را می ستائیم و گاهی اوقات نیز شخصیت برونی خویش را. افرادی که چیزی در اندرون هستند اما بنا بر ملاحظات اجتماعی و سیاسی خویش، خود را در دنیای بیرون جور دیگری جلوه می دهند، عمدتا ملقب به افرادی هستند که ماسک می زنند.
نکته ای که می خواهم در این جا تحت عنوان دروغ گفتن به خویشتن خویش از آن یاد کنم، همین مطلب است. ما طبق الگوهای شناختی انباشت شده در سطح ساخت آگاهی مان شخصیت ایده آلی را نزد خویش متصور می شویم. همچنین بعضا قادریم که این شخصیت را در برهه هایی به منصه ی ظهور رسانده و به الزامات آن براحتی و با طیب خاطر تن در دهیم.
سفارش من همین است. برای اینکه به خود دروغ نگفته باشیم، باید سعی کنیم درون و برونمان همان چیزی باشد که می پسندیم. اگر در برون چیزی هستیم که دوست داریم باشیم، سعی کنیم که اندرونمان نیز همانی شود که در بیرون است.
{اگر شخصیت بیرونی مان را دوست داریم اما در اندرون جور دیگری رفتار می کنیم، همواره در حال دروغ گفتن به خودیم.}
تدبير در اينجا چگونه ميتواند ما را از “دروغ” بری کند؟اگر در پس حقيقت بيم جان رود،چه بايد کرد؟
صداقت مبتنی بر سیاست!