(دلخواهی)
آدمیان آن قدر سلایق متفاوتی نسبت به چیزهایی که بدان عشق می ورزند، دارند که براحتی نمی توان تعریفی از عشق ارایه نمود. قطعا مصادیق متفاوتی از عشق موجود است. مثل عشق آدمی به ایزدها و یا عشق بین اعضای یک خانواده (مثلا عشق یک پسر به مادرش و یا عشق یک پدر نسبت به فرزندش)! اما من در اینجا عشق جنسی و یا اروس (Eros) را مدنظر دارم.
این غریزه و یا تمایل بیش از 80 درصد بتوسط ژن های آدمی کنترل می شود و کمتر از 20 درصد آن بشکل اکتسابی در گذر زمان قوام می گیرد. احساس حاصله از آن، صرف نظر از مفعولش؛ احساسی توامان با بزرگ شدنِ حزن آدمی است. حزنی دل انگیز که در عین تلخ بودن و یا شور بودن، شیرین نیز هست. آدمی به یکباره از این رو به آن رو می شود.
حرف هایی می زند و یا کارهایی می کند که هرگز نمی زده و نمی کرده است و خارج از ظرف عشقِ شهوانی نیز هرگز نخواهد زد و نخواهد کرد. آدمی گویا ویروسی می شود. ویروسی در روان وی، وی را دچار جنون عشقی می کند. در این حال می توان غم ها و شادی های بزرگی را تجربه کرد و درس ها آموخت…