(خِرَد)
عقل یکی از امکانات وجود آدمی است که در کنه خویش ذاتی نظری دارد. ذات نظری عقل به این معناست که کلا از-پیشی است و نمی تواند به خارج از خود اشاره ای داشته باشد، از این رو تمامی خروجی های ناب آن معطوف به خود بوده و هیچگونه وجاهت عملی ندارند.
عقل نظری نمی تواند راهگشای زندگی آدمی باشد و این از آن روست که زندگی ذاتی عملی دارد و ساحت اعمال و حرکات است و از دنیای ساکنِ عقل نظری کاملا به دور است. آن چیزی که آدمی برای کامیابی در زندگی بدان نیازمند است، کانالی است که عقل نظری را به ساحت زندگی ارتباط دهد و طرحی نو دراندازد. یعنی عقل برای اینکه وجاهتی آمرانه و تجربی پیدا کند، نیازمند همکارانی است.
عقل وجه آمرانه ی خود را از جهان بینی می گیرد؛ یعنی جهان بینی گزاره های خبری دانش را به جملات امری مبدل می سازد. وجه عملی عقل نیز بمدد تجمیع آن با روان حاصل می گردد. وجدان همان عقل نظری بهمراه روان است که نام عقل عملی را نیز می توان بر آن نهاد. این کانالِ دو بخشی “…..” است که نظرا عملی شدن عقل را در زندگی ممکن می سازد.
{عقل نظری + روان = عقل عملی = وجدان}
پرفکت
پرفکت
پرفکت