آدمی موجودی فریبکار است. ما برای باقی ماندن بر روی سطح این کره ی آبی احتمالا به ابزاری بهتر از فریب متوسل نشده ایم. حتی می توان ادعا کرد که اگر فریب دادن را یاد نگرفته بودیم، احتمالا نسل گونه ی آدمی تا بدین روز باقی نمانده بود و خیلی پیش تر از این ها منقرض گشته بودیم.
البته منظورم فریب دیگران نیست چه آن را نوعی بسیار کودکانه از مفهوم فریب ارزیابی می کنم. منظورم فریب خویشتن خویش است!!! این آن نوعی از فریب است که در این نوشتار به آن می پردازم… جهان هیچ است و زندگی پوچ و زندگی در این جهان تماما هیچ و پوچ! فریب خویشتن یعنی پی بردن به این مطلب و همچنان ادامه ی زندگی دادن… شاید خدآ بتواند این زندگی را از پوچی نجات دهد و کمک کند که کمتر فریبکار باشیم!
از این رو گاهی به آن بخش از وجودِ خود که آن را خدآ می نامم، خطاب می کنم: ماورای همه ی این حرفها و این چیزها، تو هستی… اصلا مگه میشه که نباشی؟! بلی! آدمی کوچک است! آدمی فقط از 5 کانال با این جهان در ارتباط است… از این رو می بایست برای کانال های دیگر به فریبکاری روی آورد تا شاید شاد بماند…