(سال پاره ها)
زندگی ما آدمیان نیز همانند یک سال که در ظاهر فرکانسی از حرکت زمین است، قابل فصل بندی است. من زندگی را به 4 فصل 25 ساله تقسیم می کنم. یک زندگی صد ساله آن نوعی از زندگی است که می تواند باعث غبطه ی دیگران شود، البته به شرطها و شروطها! شروط این غبطه آن است که در فصل های این زندگی همانند یک جنگل بزرگ، مراحل بلوغ خویش و تکامل وجودی خود را از سر گذرانده باشی.
- فصل اول بهار است: تو جوانی، به سرعت رشد می کنی، بزرگ می شوی و هنوز گمان می کنی که عمری بس طولانی را پیش رو داری…
- سپس تابستان است، شکوفه های موجود بر تن بهاری تو می بایست که به میوه هایی خوشمزه و پخته مبدل گردند، در این بازه از زندگی است که میوه می رویانی… میوه هایت فرزندانت هستند… فرزندان تو یعنی ماحصل زندگی تو…
- پائیز هم در جنگل بعضا میوه هایی می رویند. میوه های پاییزی از نظر تعداد کمتر از میوه های فصل های دیگرند.
- و سپس دی می آید، 25 سال آخر عمر در زمستان آن وقتی است که می بایست بیشتر از همیشه بخندی و یاد گذشته کنی…
سراسر پر بار و بدون احساس پوچ. ..?