(کامیابی)
موفقیت یا بهتر است بگویم کامیابی، یک مقصد نیست، بلکه یک مسیر است. مسیری است که به مقصدی دست نایافتنی ختم می شود. آدمیان با توجه به تفاوت های روانشناختی خویش، تعابیر متفاوتی از موفقیت را نزد خود می پرورانند. تعابیری که متاسفانه (حتی در صورت ممتاز بودنشان) وقتی همچون مقصد لحاظ می گردند، منتهی به گمراهی و نرسیدن به حس موفقیت می شوند.
حتی می توان ادعا کرد که موفقیت یک انتخاب است. البته من از یک موفقیت مشخص حرف نمی زنم. یک موفقیت مشخص، مثلا بُردن جایزه ی نوبل ادبی در فلان سال، می طلبد که فرد معیارهای عینی خاصی را در نظر داشته و برای جامه ی عمل پوشاندن به آن ها فعالیت هایی را به انجام رساند. این را بیشتر می توان یک دستاورد دانست تا نوعی موفقیت!
منظور من از موفقیت در این نوشته، احساس ذهنی موفقیت است. احساسی کلی که فرد از خود در جهان دارد و زندگی خود را موفق ارزیابی می کند. موفقیت با این تعریف، یک انتخاب است. انتخاب اینکه آیا می خواهیم که در مسیر باشیم و یا اینکه تمایلی به آن نداریم…