پذیرایی سلف-سرویس نیز فرهنگ خود را می طلبد! متاسفانه شاهدیم در اماکنی که پذیرایی بشکل سلف-سرویس (خود-پذیرایی) انجام می پذیرد، برخی از هموطنان تمایلی افراطی به پُرخوری پیدا می کنند. پُرخوری هایی که عملا چیزی جز بدتر شدن حال ایشان به دنبال نخواهد داشت. افراد در این دست مواقع، تلاش می کنند که به هر قیمتی همه چیز را امتحان کنند.
وقتی به بشقاب ها نگاه می کنی، در کمال تعجب می بینی که در یک بشقاب هفت نوع خوراک جور واجور در کنار یکدیگر تلنبار شده اند. مثلا فرد در کنار خورش قرمه سبزی، کباب کوبیده و کوفته تبریزی می ریزد. گویا با خود عهد کرده که همه چیز را مورد لطف و عنایت خود قرار دهد. ظرف دسر وی حاوی بستنی شکلاتی، ماست موسیر، ژله، عسل و ترشی بندری است!
هارمونی از کف رفته و فرد خود نمی داند که قصد دارد چه بخورد. معمولا این پرخوری ها نتیجه ی عکس نیز می دهند زیرا وقتی شباهت بین مزه ها از بین رود، فرد اشتهای خود را از دست داده و قطعا از وعده ی غذایی خود لذت نخواهد برد. در چنین مکان هایی معمولا افراد چندین نوع خوراک را برای خود کشیده و متاسفانه در هشتاد درصد مواقع خوراک ها دست نخورده باقی می مانند زیرا که فرد با حالت دل درد از سر میز بلند می شود.
دوستان! اینکه ده نوع خوراک بر روی میز است، به این معنی نیست که شما هم می بایست هر ده نوع را تناول کنید؛ حقیقت سلف سرویس چیز دیگری است: پاسخی به تنوع طلبی آدمیان در مسئله ی مذاق، نه حربه ای در راستای اقناع طمع و شکم پرستی!
سلف-سرویس،شهربازی،سرو….، تماشای یک تیاتر زنده و غیره که به ذوق افراد مربوط هستند،باید در فرهنگسراهایی ذایقه ها صیقل خورده و تربیت شوند تا دچار دل درد،سرگیجه،تلو تلو خوردن همراه با عربده کشی،و خستگی مفرط از تماشای نمایش(به ترتیب مثالها)،دچار نگردیم!