من خود بشخصه تا به امروز تجربه ی پیوند همسری (و حتی رُمانتیک) را با کسی نداشته ام از اینرو در عمده ی موارد هنگامیکه در این باب با دیگران گفتگو کرده و پندها و نصایحی نثارشان می کنم، با این پاسخ ناباورانه روبرو می گردم که این مسئله تا در زندگی کسی تجربه نگردد، فرد مزبور در جایگاهی نیست که بتواند حرفی در این باره زده و یا به دیگران چیزی در رابطه با آن بیاموزاند!
البته من همیشه در برابر این جواب های پوچ، پوزخندی از سر تمسخر ارایه کرده و حرف خود را ادامه داده ام. من بر این باورم که مسئله ی پیوند همسری چیز آنچنان پیچیده ای نیست که بخواهیم اصطلاحا اسم آن را رستم گذاشته و سپس از صدا کردنش بهراسیم.
من بعنوان کسی که تقریبا فرزند آخر یک خانواده ی پرجمعیت هستم و بخاطر حرفه ی پژوهشگری ام خود را وقف مطالعه ی انسان ها کرده ام، مجاز خواهم بود که در این باره نظراتی کارشناسانه اعلام دارم ولو آنکه خودم عامدانه “پاک و مجرد” مانده باشم. دقیقا همانند طبیبی که مثلا خودش بیماری سرطان ریه ندارد، اما در درمان این بیماری به مشتریانش، بالنسبه کمک رسان است.
موردی که قصد دارم در اینجا آن را باز کنم، مسئله ی زد و خوردهای فیزیکی همسران بویژه در خانواده های سنتی است که در آن ها زنان مورد ضرب و شتم بتوسط همسران مذکر خود قرار می گیرند. بگمانم این یک مورد از زشت ترین و در عین حال کثیف ترین جنایاتی است که یک انسان بتواند در حق کسی دیگر روا دارد.
آخر چطور کسی می تواند محبوب خود را مورد حمله ی فیزیکی قرار دهد؟! حتی بفرض اینکه ازدواج مزبور یک ازدواج هندوانه ای (بی اطلاعی کامل از وضعیت طرف مقابل) به سبک ایرانی بوده باشد، مگر می شود انسانی را که با وی بستر خود را به اشتراک می گذاریم، مورد آزار جسمی قرار دهیم؟!
من ریشه ی این اختلال خانوادگی – جامعه شناختی را در وهله ی اول در مسایل فرهنگی می دانم. اطلاعات آماری بخوبی نشان می دهند که این دست رفتارهای حیوانی در ممالک مردسالار بیشتر به چشم می خورند.
نحوه ی برخورد والدین با یکدیگر بعنوان نخستین مرجع تربیتی کودک علت اصلی این معضل است. کودک مذکر هنگامیکه این دست پرخاش های غیرانسانی را از سمت والد مذکر خود مشاهده می کند، آنگاه براحتی به بازتکرار آن ها در جوانی خود سوق پیدا خواهد کرد.
سایر علل هم که قاعدتا مربوط به فقر مالی و مشکلات روانی همسران است که منتهی به ناسازگاری ها شده و این رفتارها از سمت طرف جسماً قوی تر سر می زند.
طبق نتایجی که خودم از مشاهدات عینی به دست آورده ام، مردانی که عمدتا همسران مونث خود را مورد آزار جسمی و تنبیه بدنی قرار می دهند، مردانی هستند که در زندگی اجتماعی شان بی دست و پا و بعبارتی “کتک خور” هستند.
فقط ضعفای شخصیتی – اجتماعی در درون منازلشان ضعیف کشی می کنند.
11855 – 11854