قیاس مع الفارق برخلاف تصور عمده ی دانشجویان یک اصطلاح فلسفی نیست و ما به ازای فلسفی آن “تمثیل ناصواب” است، اما این عبارتِ غیرفلسفی بسیار فراگیر شده است و حتی امروزه در گفتمان های فلسفی بیش از عبارت دقیق تر تمثیل ناصواب کاربرد پیدا کرده است. مراد از این عبارت مقایسه ای است بین چیزهایی که بشکل گوهری از یک جنس نبوده و وجه مفرقه ای بین آن ها حاکم است.
بر اساس این رویکرد، اکثرا مقایسه ی چشم با گوش و یا مقایسه ی پرتقال و سیب را مع الفارق دانسته و آن را از اساس باطل می انگارند. من در اینجا می خواهم نشان دهم که بمدد روش های علمی (بویژه ریاضیات) می توان چشم را با گوش مقایسه کرد و رای به این مسئله داد که چشم فرد الف از گوش فرد ب بهتر کار می کند.
کافی است صد نفر (مشتمل بر نفرات الف و ب) را انتخاب کرده و قوای باصره (بینایی) در آن ها را بمدد روش های علمی امتحان کرده و نمره ای به هر یک تخصیص دهیم. مثلا بر اساس این مطالعه نمره ی چشم فرد الف 90 از 100 است.
حال نوبت محاسبه ی میزان دقت قوای سامعه (شنوایی) در این جمعیت است که همچنان مشتمل بر دو فرد الف و ب می باشد و مثلا پس از این محاسبه، نمره ی گوش فرد ب 80 از 100 است.
با این قیاس و بردن نتایج روی نمودارِ زنگوله ی گآوس (توزیع نرمال) خواهیم دید که اگرچه قوای چشم فرد الف و گوش فرد ب هر دو از میانگین بالاتر هستند اما چشم فرد الف از گوش فرد ب (بعلت بالاتر بودن نمره ی تخصیص یافته و انحراف مثبت بیشتر از میانگین مزبور) بی شک بهتر کار می کند.