رم کردن اصطلاحی عامیانه راجع به لحظاتی است که در آن حیوانات (بویژه اسب سانان) نسبت به محرک های محیطی واکنش های شدید نشان می دهند. البته که انسان هم رم می کند اما نحوه ی رقم خوردن این مسئله در انسان با حیوان متفاوت است.
در مقایسه با انسان، حیوانات از قوای شناختی ضعیف تری برخوردار هستند. عمده ی واکنش های جانداران به رویدادهای محیطی، واکنش های خودکار است که در اثر تکانه های غریزی آن ها فعال می گردند. وقتی ما یک اسب را رام کرده و از آن برای حمل گاری در سطح شهر استفاده می کنیم (مثلا در قرن هجدهم)؛ اسب مزبور درک آنچنانی از محیطی که در آن قرار گرفته و کاری که بدآن مشغول است، ندارد.
هر گونه صدایی، نوری و یا تصویری که برای آن (طبق سایق هایش) خطرآفرین باشد، علتی می گردد که بخواهد پاسخ داده و جان خود را نجات دهد. اسب قادر نیست که بین نور آتش چراغ گازی خیابانی و یا نور حاصل از انفجار آتش فشان فرقی قایل شود. آن نمی تواند استدلال کند که این نور (نکته: نور صرفا محض مثال ذکر شده است و می توان بجای نور از هر چیز دیگری مثلا صدای حاصل از حرکت قطار بهره جُست) برایش آسیبی به همراه ندارد. اسب رم می کند زیرا بر اساس غریزه از نور زیاد در تاریکی می هراسد.
جالب است که انسان ها در شرایط مشکلات مرتبط با استرس و اضطراب های مزمن ممکن است رم کنند زیرا قوای شناختی آن ها تحت تاثیر قرار گرفته و از هر چیز مرتبط و نامرتبطی به وحشت خواهند افتاد (حمله ی ترس).
11968