امروزه بازار تجهیزات الکترونیکی هوشمند داغِ داغ است. یکی از مهمترین مصادیق این قسم تجهیزات، تلفن همراه هوشمند است که تقریبا بتوسط همگان شناخته شده است. مثل هر چیز دیگری احتمالا عده ی زیادی درک درستی از صفت هوشمند نداشته و قادر نباشند که براحتی توضیح دهند که هوشمندی برای یک شیء به چه معناست.
در مواجهه های شخصی ام متوجه شده ام که عمده ی افراد گمان می کنند که منظور از هوشمندی در این مقام یعنی داشتن صفحات بزرگ لمسی و قابلیت تلفن مزبور برای وصل شدن به اینترنت!!! این تصور عمومی اثبات گزاره ی قبلی من است بدین معنا که اکثرا افراد نمی دانند که منظور از هوشمندی یک دستگاه چیست.
انسان گونه ای هوشمند است. پیشتر ما ماشین ها را هوشمند نمی دانستیم زیرا که ماشین ها تماما برای انجام اعمال خود نیازمند فرامین انسانی بودند. ماشین به معنای خاص آن فاقد هرگونه هوشمندی است زیرا مبتنی بر یک منطق صفر و یکی کار کرده و هر گونه واریته ای بین این دو سر حد را نادیده می انگارد.
ظهور روبات ها که بشکل عادلانه ای می توان آن ها را نمونه های تکامل یافته ی ماشین ها (ضمن صرفنظر از یک سری تفاوت های بنیادین و تخصصی) دانست، انگاره ی هوشمندی تجهیزات بی جان را در ذهن انسان شعله ور ساخت.
حال ماشین این توانایی را دارد که بین دو آستانه ی صفر و یک، تعداد بالایی متغیر تعریف کرده و از میان آن ها به انتخاب دست زند؛ انتخابی که گویا پیچیدگی هایی ظاهری برای رفتار روبات در نزد ما جلوه گر می سازد. اکنون گویا روبات حق انتخاب دارد و مبتنی بر همین حق های انتخاب، دارای اراده و هوش و حواس است.
پس از این مقدمه ی طولانی به موضوع اصلی نوشتار باز می گردم. هوشمندی در تلفن های همراه صرفا محدود به گوشی های تختِ دارای صفحات نمایش بزرگ و لمسی نیست. هوشمندی از چند نسل قبل تر در تلفن های همراه بوجود آمده بود. شاید شناخت این هوشمندی به مصادیقش کار راحت تری باشد. از یک مثال شخصی شروع می کنم:
گوشی تلفن همراه من که مدل نوکیا 6020 است، محصول سال 2006 کمپانی فنلاندی نوکیا بوده و در کشور آلمان ساخته شده است. من از امکان ویبره ی این گوشی استفاده کرده و خواهان آن هستم که تلفن در حین زنگ خوردن همچنین بصورت فیزیکی بلرزد تا من بشکل راحت تری متوجه تماس های ورودی شوم. گوشی همواره از این فرمان تبعیت کرده و در حین زنگ خوردن می لرزد.
تا بدین جای کار ما با یک ماشین سر و کار داریم که فرمان مزبور را بی چون و چرا عملی می کند. حال اگر من برای شارژ باطری گوشی خود آن را به شارژر متصل کنم؛ در صورت زنگ خوردن تلفن، گوشی از ویبراسیون امتناع کرده و فقط زنگ می خورد!
این بسادگی یکی از مصادیق هوشمندی است. گوشی فارغ از فرمانی که از جانب من بوده باشد، خود تشخیص می دهد که هدف از تنظیمات ویبره چیست و چون می فهمد که در حال حاضر نمی تواند که همراه من باشد (زیرا که به برق وصل است)، صرفا به زنگ زدن خالی اکتفا می کند.
این برای تمام آنانی که شیفته ی نظریات یادگیری ماشین ها هستند حقیقتا بسیار جذاب است. 11 سال قبل که من با این پدیده مواجه شدم، شعف زیادی را در دل خود احساس کردم زیرا که دیدم مفهوم ماشین در حال توسعه است.
سابق بر این که من در کودکی با ماشین های کنترلی بازی می کردم، فشار دادن دکمه مصادف بود با حرکت ماشین اسباب بازی بنحویکه حتی ماشین از پرتگاه می افتاد زیرا منِ کنجکاو، دست خود را از روی دکمه ی کنترل فرمان بر نمی داشتم.
برای من عجیب بود که چرا این ماشین برخلافِ منِ انسان، نمی فهمد که در کنار پرتگاه بوده و می بایست که از فرمان من سرپیچی کند. اما هم اکنون اسباب بازی های روباتیک این سرپیچی ها را بشکل نرم و نامحسوسی مرتکب می شوند. روبات می فهمد که تبعیت از فرمان ها تا جایی پذیرفتنی است که جسمانیت وی را تهدید نکند پس روبات موجودی هوشمند است.
او جایی بین رفتن و ماندن از فرمان سرپیچی کرده و ملاحظات خاص خود را اعمال می کند. گوشی هوشمند از مصادیق حلول هوش روباتیک در ماشین هاست. این وسیله ی الکترونیکی به محاسبات پیچیده تری مجهز بوده و بسیاری از تنظیمات را خود بخود متاثر از فاکتورهایی متعدد بدون اطلاع صاحبش بالا و پایین می کند.
با این اوصاف، گویا این دستگاهِ باهوش، ضمیری دارد که از من کاربر مخفی بوده و همچون ساحت ذهن صرفا متعلق به خودِ اوست…
12017 – 12015