استرس و اضطراب پدیده هایی منفک از یکدیگر هستند اگرچه در سطح گفتمان های عامیانه بعضا اشتباه بجای یکدیگر به کار می روند.
از نظر علمی استرس حالتی است که بر فرد مستولی می گردد هنگامیکه عاملی مشخص و بیرونی تهدیدگر آرامش روانی وی وجود داشته باشد: بعنوان مثال کسی قرار است که در دفاع از پروژه ی خود در مقابل جمعی صد نفره به سخنرانی بپردازد. حضور دیگرانِ منتقد در مقابل او یک منبع استرس زاست و این استرس یک پدیده ی طبیعی است و تا حد زیادی مرتبط با داده های حسیِ فیزیکی است که فرد از دنیای بیرون دریافت می دارد و بمجرد پایان یافتن جلسه، استرس وی از بین خواهد رفت.
اما اضطراب پدیده ای تماما روانشناختی است و اگرچه حالاتی شبیه به استرس در فرد بوجود می آید، اما این حالات همه ریشه در برخوردهای ذهنی وی با مسایل غایب دارند. در اضطراب، عامل تهدیدگر فیزیکی مشخصا در نزدیکی فرد رویت نمی شود. اضطراب نیز نوعی واکنش روانی به حس تهدید و خطر است؛ اما هنگامیکه صحبت از اضطراب می شود معمولا وجه منفی و بیمارگونه ی آن مدنظر است: اضطرابی که اگر فراگیر باشد چونان اختلالی روانشناختی در نظر گرفته خواهد شد.
از نشانه های استرس کم حرفی و یا پرحرفی فرد است که در اضطراب نیز معمولا این مسئله به چشم می خورد. البته شاید در عده ای این مسئله متفاوت باشد جوریکه استرس وی را پرحرف کرده و اضطراب او را کم حرف سازد و بالعکس. سایر علایم جسمانی و روانی نیز عمدتا در این دو پدیده بشکل یکسانی رقم می خورند…
و سخن پایانی اینکه تقریبا تمامی افراد مضطرب، واکنش های شدیدتری به رویدادهای استرس زا نشان می دهند و این یک قانون است.
12041