دی داد

موقعیت:
/
/
ایرانیِ این روزها – سه (044-010)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1397-08-27

ایرانیِ این روزها – سه (044-010)

به اصرار یکی از دوستان در جمع عده ای از جوانان دانشگاهی حاضر شدم. من معمولا در جمع های افراد جوان تر از خودم حضور پیدا نمی کنم، زیرا که افراد جوان معمولا از نظر فکری چیز چندانی برای عرضه به من ندارند. دخترها و پسرهای جمع همه مشغول لوده بازی های مرسوم و عوامانه بودند و حوصله ی من در حال سر رفتن بود. ناگهان وسط حرف شان پریده و پرسیدم که هدف تک تک شما در زندگی چیست.

یک پسر جوان قدبلند که در حین حرف زدن مداوما ریسه می رفت می گفت که می خواهم سرِ کار رفته و ازدواج کنم. یک دختر زیبارو اما بی ادب گفت که من می خواهم شاغل شده و ماشین شخصی داشته باشم. یک پسر هیکلی که بدنِ ساخته و پرداخته ای داشت گفت که می خواهد از طریق کاسبی مال و منالی جمع کرده و یک باشگاه ورزشی تاسیس کند. یک دختر دیگر گفت که می خواهد آرایشگاه بزند و چِه و چِه…

من با شنیدن این اهداف پیش پا افتاده از زبان جوانان این جامعه حسابی غصه دار و پکر شده بودم. با خود گفتم که چطور ممکن است که آرزوی یک عده جوان دانشگاهی چنین چیزهای سطحی و بی ربطی باشد. تاسیس باشگاه بدنسازی و کاسبی چطور می تواند آرزو و هدف زندگی یک دانشجوی مهندسی باشد؟!

آرزوهای مردم ما این روزها بقول حضرت سعدی بیشتر درگیر خور و خواب و خشم و شهوت است. چرا هدف کسی از این جمع چندنفره دانشمند شدن و یا برنده ی جایزه ی نوبل شدن نبود؟ چرا کسی نمی خواست که نویسند باشد؟ جای خالی هنرمندان را که پُر خواهد کرد؟ اینجا دیگر کجاست؟!

12191

امتیاز شما به این نوشته

0

0

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علیرضا
علیرضا
5 سال قبل

سلام دی داد جان
این مشکل جامعه ماست که ما را اینگونه تربیت نموده است که پبش از همه نگران تامین هزینه های زندگی باشیم تا اینکه به دنبال دانشمند شدن و کسب افتخارات و مدال های متنوع.