«جک ما»، بنیانگذار علی بابا (ثروتمندترین فرد چین و یکی از ثروتمندترین انسان های حال حاضر جهان)، در یکی از سخنان معروف خود می گوید (نقل به مضمون):
«در ابتدای راه اندازی یک کسب و کار، اطرافیانت اعتماد چندانی به تو ندارند. دوستانت که هیچ، خانواده ات نیز حاضر به خرید کردن از تو نیستند. اما غریبه هایی وجود دارند که به تو اعتماد می کنند. آن ها تو را چندان نمی شناسند اما از تو خرید خواهند کرد و بدین سان نخستین گردش چرخ های کسب و کاری تو رقم خواهد خورد. تو دیگر آن ها را شاید هرگز نبینی اما ایشان عاملین اصلی کامیابی تو هستند. و جالب تر اینکه زمانیکه به جشن موفقیت مشغول هستی، همه ی اعضای خانواده و دوستان حضور دارند، اما حامیانِ اصلی تو غایب اند. کسی آن ها را نشناخته و خبری نیز از آن ها نیست.»
این پاراگراف (با دقت بسیار بالایی) یک واقعیت غیرقابل انکار است. اگرچه همه ی افراد در دوران کامیابی بنوعی سپاسگزار خانواده و دوستان خود هستند، اما موفقیت های ایشان پس از تلاش خودشان تا حد بسیار زیادی منوط به اعتماد عده ای چند از مخاطبین و انسان هایی است که شاید کسی آن ها را نشناسد اما همان ها بودند که با حضورشان شرایطِ کامیابی های این افراد را فراهم آورده اند.
خود را مثال می زنم. خانواده و دوستان نزدیک من بندرت مخاطب نوشتارها و مقالات من هستند. شاید در طی 19 سال کار پژوهشی ام (تا سال 97) و به دست دادن قریب به دو میلیون کلمه مکتوبات، ایشان چند خطی بیشتر از کارهای مرا نخوانده باشند.
تکرار می کنم: اعضای خانواده و دوستان نزدیک من کارهایم را نمی خوانند! اما غریبه هایی وجود داشته اند که نخستین مشوقین من بوده اند. مشوقینی که با اعتمادشان برای همیشه مرا به حرکت واداشتند. قدردان تک تک شان هستم.
12435
ده سال از آغاز جاودانگی…