خودکشی یک رفتار است که نه تنها در گونه ی آدمی بل در سایر گونه های جانوری نیز دیده می شود. در گونه ی انسان خودکشی به دو دسته ی کلی خودکشی هایی با ریشه های روانی و خودکشی های غیرروانشناختی (ایدئولوژیک) تقسیم می شود.
در حالت دوم فردی که اقدام به خودکشی می کند در سلامت کامل روان بوده و با انتخاب آزاد دست به این اقدام می زند. چنین فردی بنا بر ملاحظاتی عقیدتی (محض مثال اثبات بی گناهی خود، صیانت از آبرو، انتقام گرفتن از رنج جهان، اعتراض به وضع حاکم و غیره) تصمیم به خودکشی گرفته و معمولا این اقدام در جهت انتقال پیامی به سایر آحاد جامعه (خانواده و یا اجتماع) است.
در حالت اول خودکشی معلول فاز بیوشیمیایی مغز بوده و رفتاری است که فرد در جهت پایان دادن به رنج های روانی خود به آن مبادرت می ورزد. در این نوع از خودکشی که می توان آن را محصول اختلالات (ولو موقتی) روانی آدمی (همچون افسردگی، اضطراب، روان گسیختگی، اختلال دوقطبی، اختلالات شخصیتی همچون شخصیت آستانه ای و غیره) دانست، فرد مزبور اگرچه ظاهرا تصمیم به این اقدام می گیرد اما این تصمیم در سلامت کامل روان نبوده و اختیار فرد چندان در این باره دخیل نیست.
علاوه بر این دو قسم کلی خودکشی ها می توان به انواع و اقسام غیرکلی دیگر خودکشی نیز اشاره داشت:
خودکشی های نمایشی که فرد در جهت دریاقت توجه از اطرافیان به آن دست می زند که هدف اصلی کشتن خود نیست؛ خودکشی در اثر توهمات حاصله از سوء مصرف مواد مخدر، محرک، روان گردان و غیره؛ خودکشی های دسته جمعی با نیت های مختلف (بتوسط گروه های چند نفره)؛ خودکشی های تصادفی که در حین خودزنی ها وقوع پیدا می کنند؛ خودکشی های اجباری در سازمان های سیاسی؛ خودکشی کمک رسانی شده (بِه-مرگی) در بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج و ترمینال و چیزهای دیگری از این دست.
برخلاف تصور عامه ی مردم «خودکشی» معلول ضعف شخصیتی نبوده و بسیاری از انسان های بزرگ در تاریخ به این اقدام مبادرت ورزیده و نتیجه ی اخلاقی اینکه این امر چیزی از ارزش وجودی ایشان نخواهد کاست.
12573