اگر کسی بالای یک ساختمان ده طبقه برود و در نوک بلندی بایستد، احتمالا تمام آنانی که در پای بنا هستند، وی را خواهند دید، اما بر عکس آن ضرورتا برقرار نیست؛ یعنی اینکه فردِ بالای ساختمان احتمالا همه ی ناظرین پای ساختمان را رویت نخواهد کرد. علت چیست؟
علیرغم تعداد بیشتر ناظرین، علت این قضیه یک علت فیزیکی نیست. اگر قبول کنیم که در دنیایی با ابعاد میانه، نور به خط مستقیم سیر می کند، پس بشکل نظری همه ی افرادی که فرد بالای ساختمان را می بینند، می بایست همزمان بتوسط وی دیده شوند، زیرا شعاع های نوری بین آن ها در رفت و آمد دو سویه است. پس چرا وی همه ی دیگران ناظر را رویت نخواهد کرد؟
علت این مسئله، یک علت شناختی است؛ زیرا آنکس که در بالای ساختمان قرار می گیرد از کیفیت ویژه ای نسبت به دیگران برخوردار می شود. نوک ساختمان جایگاه برجسته ای است. در زبان انگلیسی از عبارت Outstanding استفاده می کنیم که به معنای برجسته (یعنی آن چیزی که بالاتر و بیرون تر از دیگر چیزها قرار می گیرد) است. من اسم این پدیده شناختی را “اثر رویت یگانگی ها” گذاشته ام.
این یگانگی حتما به معنای بالا ایستادن نیست بلکه بطور کلی به معنای تک بودن است. قاعدتا کسی هم که در قعر یک گودال قرار می گیرد، بتوسط همگانی که بالای گودال هستند، رویت می شود و در این جا برعکس شرایط فوق الذکر، پایین تر بودن یگانه ساز است. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که دیده شدن در گرو یگانه بودن است. هر آنکس که در بالای تنها ساختمان بلند یک خیابان قرار بگیرد، دیده می شود و دیگرانی که او را می بینند، لزوما همگی شان (نه بتوسط او و نه بتوسط دیگران)، دیده نخواهند شد.
در مقوله ی موفقیت نیز این اثر نقش ویژه ای بازی می کند. خوب بودن و با کیفیت بودنِ یک کار مادامیکه در جایی عرضه نشود که زمینه ساز اثر رویت شود، دیده نشده و حتی براحتی در شلوغی ها نیز گم خواهد شد…
لطفا در مورد رابطه ی “اثر رویت یگانگی” و “موفقیت” از سطوح بیشتری تعدی کنید و این مسئله رو بیشتر توضیح بدهید.
با سپاس
شناختن روندها و تلاش برای سوار شدن بر آن ها…