دی داد

موقعیت:
/
/
مغزهای منجمد (084-003)
راهنمای مطالعه

برچسب و دستبندی نوشته:

نویسنده: دی داد

1395-01-15

مغزهای منجمد (084-003)

چند روز قبل در خیابان دو جوان تراجنسیتی (در این‌جا منظور افراد مذکری است که در فرآیند گذار به زن شدن هستند) را دیدم که در کنار هم، پیاده‌رو خیابان را در می‌نوردیدند. از سر و وضع‌شان مشخص بود که از طبقه‌ی پایین اجتماع هستند اما همچون هر فرد تراجنسیتی (در حال گذار به زن شدن)، تمامی تلاش خود را کرده بودند تا آنگونه‌ای که می‌پسندند، خوش پوش و رها باشند.

اگرچه چهره هایشان تکیده و به‌علت عقبه‌ی خانوادگی‌شان زمخت بود اما تمام سعی خود را مصروف نموده بودند تا ظرافت‌های مطلوب خود را در آرایش صورت‌شان پیاده کنند. از دیدن‌شان هیچ احساس ویژه‌ای به من دست نداد، فقط اینکه دو انسان این اختیار را داشته باشند که جوری لباس پوشیده و رفتار کنند که مطلوب حال روانی‌شان است. این دو انسان بسیار متمدنانه با هم گفتگو می‌کردند و راه می‌رفتند اما رفتار سایرین گوشه‌ی خیابان اصلا نشانی از تمدن و انسانیت نداشت.

محض مثال، فروشنده‌ها برای هم سوت می‌زدند و با دست آن‌ها را به هم نشان می‌دادند. عده‌ای از آنان از خنده ریسه می‌رفتند و عده ای دیگر نیز مبهوت بودند.تحمل این دست افراد اقلیت‌ستیز برای من کار دشواری است، پس اخم‌هایم را در هم کشیدم و از کنارشان به تندی عبور کردم، اما مسئله‌ای که فکر مرا به خود مشغول داشت و سبب‌ساز این شد که قلمم را به دست گرفته و تن برگه را با این کلمات داغدار کنم، اوج حماقت بشری است.

چرا بشر قادر به درک این نکته‌ی بسیار ساده نیست که دیگران، دیگران هستند؟! چرا ایشان قادر به فهم این مسئله نیستند که خودشان نیز از چشم دیگرانی متفاوت، به همان میزان متفاوت‌اند؟!طبق تقویم جهانی، ما در هزاره‌ی سوم زندگی می‌کنیم. آیا این همه سال برای فهمیدن این نکته‌ی ساده که “زندگی کن و بگذار زندگی کنند” کافی نیست؟!

چقدر آدمیان از هم متفاوتند… چقدر!

پانوشت یک) اکنون در اواخر سال ۱۴۰۳ هستیم و این نوشتار برای قریب به ۱۵ سال پیش است و بی‌شک شرایط افراد تراجنسیتی (و نیز سایر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی – LGBT) در ایران به‌موجب انفجار اطلاعات بر بستر ارتباطات دیجیتال، تغییرات مثبت زیادی داشته است.

پانوشت دو) یک نکته! در ایران واژه‌ی ترنس (مخفف ترنسجندر با معنای تراجنسیتی) برعکس استفاده می‌شود. یک مرد ترنس (trans man) در اصل فرد مونثی است که به جنسیت مرد تطبیق جنسیت (بازتایید جنسیتی / هویت‌یابی جنسیتی) انجام داده است [نه این‌که فرد مذکری باشد که در گذار به جنسیت زن است].

عکس پیوست: آقای مازیار لرستانی که هم‌اکنون یک بازیگر “مرد ترنس” است؛ هرچند که بعضا به‌اشتباه او را شهره لرستانی به‌مثابه یک “زن ترنس” معرفی می‌کنند.

[متاسفانه گویا این بازیگر توانمندمان پس از فرآیند تطبیق جنسیت مورد تبعیض قرار گرفته و در عرصه‌ی بازیگری کم‌کار شده‌اند که مصداق دیگری از موضوع مطروحه در متن این نوشتار است…]

امتیاز شما به این نوشته

3

0

اشتراک در
اطلاع از
guest


12 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهرانی
بهرانی
9 سال قبل

درود
لطفا برایمان علامت لایک بگذارید در پایان نوشتارها

admin
admin
9 سال قبل
پاسخ به  بهرانی

تلاشم را خواهم کرد! سپاس بابت حسن نظر شما!

حجت
حجت
9 سال قبل

به نظر من مسائل و موضوعات با اهمیت از این نوشته آسیب خواهند دید.

admin
admin
9 سال قبل
پاسخ به  حجت

مهم این است که انسانیت آسیب نبیند که مهمترین چیز است…

sam
sam
9 سال قبل
پاسخ به  حجت

چه موضوعی با اهمیت تر از امنیت و آرامش اجتماعی است؟ جامعه ای که حتی قادر نیست مسئله .د.گ.ر.ب.ا.ش.ا.ن. جنسی را درک کند چگونه میتواند مسئله تامین اجتماعی و امنیت و… را دریابد؟
هیچ گروهی از جامعه نباید حذف و نادیده گرفته شوند. جامعه جنگل نیست که هرکه زور بیشتر داشت دیگران را حذف کند، لااقل جوامع متمدن اینطور نیستند.

س.ح
س.ح
9 سال قبل

درود بیکران
از سرکار/جناب بهرانی عزیز خالصانه و عاجزانه درخواست دارم که پیشنهادشون رو پس بگیرند!
کمال قدردانی رو از ایشان خواهم داشت…

admin
admin
9 سال قبل
پاسخ به  س.ح

بهرحال نگرگاه های همگان منتهی به بهتر شدن کار خواهد شد…

حسام
حسام
9 سال قبل

یک قضاوت….

admin
admin
9 سال قبل
پاسخ به  حسام

هرگز از بالا به کسی نگاه نکن (قضاوتش نکن)، مگر آنکه در حال کمک کردن به وی باشی…

– جسی جکسون

sam
sam
9 سال قبل

وقتی در مورد مسئله ای آگاهی نداریم مطابق شعور و شخصیت ذاتی خود با آن برخورد میکنیم، لزومی ندارد که همه مردم آگاه باشند، قدری شعور رفتارمان را آنقدر کنترل میکند که هیچ بی نظمی و تشنجی در محیط زندگی مان بوجود نیاید.خیلی افراد مذهبی هستند که به خاطر بهره مند بودن از شعور و شخصیت ذاتی که به آن اشاره کردم در این موارد تا حد زیادی(شاید نه کاملا) شبیه انسانهای متمدن رفتار میکنند و چه بسا انسانهایی که نه تنها شعور و شخصیت بلکه حتی باورهای مذهبی هم ندارند بیش از همه به مسائلی که از آن آگاهی ندارند واکنش تند نشان میدهند.
هنگام سنگسار اولین سنگ را پست ترین فرد پرتاب میکند، دراین موضوع شک نکنید.

پ.
پ.
9 سال قبل

به نظر من قدم اول در انجام نوع دوستی این است که بتوانیم خود را جای طرف مقابل بگذاریم و از نگاه او به مسائل نگاه کنیم، آن موقع است که شاید بتوانیم متوجه احساس و نحوه رفتار او شویم.

admin
admin
9 سال قبل
پاسخ به  پ.

درود بر تو!
این اصل نقش محوری در نظریه ی فلسفه ی اخلاق من داراست و من آن را “اصل همذات پنداری با سایرین در راستای اخلاقی زیستن” می نامم.
منتظر سایر دیدگاه های ارزشمند شما دوست گرامی خواهم ماند.