(هنرنبشته ها / هنرگفته ها / Literature)
ادبیات یکی از شاخه های هنر است. برای رسیدن به درکی از مبحث ادبیات، ابتدا می بایست به درکی از مقوله ی هنر برسیم. بشکل خیلی اختصاری می توان هنر را یکی از شقوق موجودیت های دانستنی پنداشت که ریشه در احساسات آدمی دارد و نه در عقل او! البته می توان بشکل عقلایی نیز به مقوله ی هنر پرداخت اما چنین پردازشی، خود، دیگر از جنس هنر نخواهد بود.
ادبیات نامی است که آن را می توان به مجموعه ای از روش ها برای بیان مفاهیمی گوناگون نزد آدمی اطلاق کرد که مشتمل بر نثر و نظم و مشتقات آن هاست. ادبیات با دادن رنگ و لعاب هنری به نوشته های آدمی زاده می شود! اگرچه سایر آثار مکتوب و غیرمکتوب غیرعلمی و غیرفلسفی را نیز می توان همچون زیرشاخه های این حوزه از هنرها مورد بررسی قرار داد اما آنچه از ادبیات نزد یک فیلسوف مراد می شود همانا دادن جانمایه (تِم) هنرها به آثار عمدتا مکتوب آدمی است.
یکی از غایات هنر ادبی قرار دادن معنا در پس لایه هایی است که رسیدن بدان به آسانی میسر نگردد! چیزی که به سختی به دست آید، ارزشمندتر است؛ از اینرو کشف معنا از نوشته های این چنینی لذت بخش تر خواهد بود و آدمی نیز تشنه ی لذت…