(فرمان داشتگی)
اراده یکی از لایه های بنیادین وجود آدمی است. اراده آن گوهر درونی است که علت وجودی خودآگاهی است. فرآیند تفکر فعال و سپس اعمال خودآگاه آدمی از جایی از اراده ی وی سر برمی آورند. شاید نتوان واژگان اراده و خودآگاهی را همچون واژگانی مترادفِ یکدیگر بکار بُرد اما می توان قایل به هم ارزی آن دو بود.
خودآگاهی یعنی آن فازی که در آن آدمی از “یک موجود در-خود” به “یک هستنده برای-خود” مبدل می گردد و گوهر اراده علت و غایت چنین از خود آگاه شدن و از خودآگاه بودنی است. سایر لایه های وجودی آدمی همچون غریزه، روان، ذهن و جسم بنوعی تحت نفوذ لایه ی اراده بوده و در حرکات خود متاثر از اراده ی آدمی هستند. اراده کلید شی نبودگی انسان است.
انسانی که اراده می کند هست و انسانی که هست ذو-اراده است. همچنین اراده آن گوهر درونی است که منتهی به “این-نه-آن” شدن آدمیان می گردد. آدمی از آن حیث که آدمی است و تحت لوای یک آگاهی مجزا از آگاهی دیگران زیست می کند، قادر به بکار بستن اراده ی خویش است! اراده، فصل ممیزه ی آدمی و ناآدمی است…