(ستم)
ظلم یعنی انجام عملی با دیگری که خود خواهان اینکه فرد دیگری آن را با خودمان انجام دهد، نیستیم. همیشه پرسشی در ذهنِ من خودنمایی کرده است. گمان کنید که شما بدون آنکه خود بدانید، اسباب مرگ کس دیگری را فراهم کرده باشید. مثلا شرایطی را فرض کنید که در آن فردی در حال سقوط از پرتگاهی بوده است و هرگونه ریزش سنگی بر لبه ی پرتگاه منتهی به پایین افتادن وی می شده است.
شما بی خبر از هر چیزی در حال تمرین پرتاب سنگ در آن نواحی بوده اید و بلااختیار وی را کشته اید و هرگز از کشته شدن وی نیز آگاه نیستید. شاید حتی فردای آن روز خبر درگذشت یک کوهنورد (همان فرد مقتول) را هم در جراید محلی بخوانید و احساس تاسف به حال وی کنید. آیا این عملِ شما ظلم بوده است؟ آیا بدین سان چیزی از سهم خود از هستی را از دست داده اید؟! قطعا خیر…
ظلم زمانی معنا دارد که الگوهای شناختی فرد، رای به غیراخلاقی و یا ظالمانه بودن عملی دهند و آگاهی فرد می بایست همواره در این فرآیند جاری باشد. به همین علت است که ظلم در جهان بیداد می کند زیرا که هر فردی طبق الگوهای شناختی خود، عمل خویش را ظالمانه ارزیابی نکرده و دچار درد وجدان نمی شود.
{ظلم عملی خودآگاه است.}
و البته میتواند هدایت شده هم باشد…
وضعیت آنان که بتوسط گروهی به ظلم کردن گمارده میشوند (جبرا یا مختار) چگونه است؟
آیا دسته ی اول ظالم تلقی میگردند؟
هر دو دسته…