(همایش / سمپوزیوم)
محفل یا سمپوزیوم! جایی که دور هم جمع می شویم و با هم گفتگو می کنیم. از هر دری! از هر موضوعی… با این تعریف، محفل را بسیار دوست دارم. جایی که همفکرانم به دورم حلقه می زنند و پس از ساعت ها گفتگو نه تنها خسته نمی شوم، بلکه به ابعاد جدیدی از وجود خویش نیز پی می برم. ابعادی که بدون آن گفتگوها همواره برای من ناهویدا می مانند.
سمپوزیوم مهمانی هایی عمدتا مابین مردان در یونان باستان بوده است که آن ها با گرد هم آمدن و صرف غذاهای متنوع مجالی را برای صحبت کردن نسبت به مسایل مهم جهان می یافتند. مجالی که بنوعی اقناع کننده ی ذهن کنجکاو آنان نسبت به پرسش های همیشگی بشری بوده است. کنجکاوی هایی پایان ناپذیر و بدون جوابی قطعی…
زندگیِ سعادتمند برای آدمیان نیز می بایست همچون محفلی باشد که در آن عینِ تمتع از لذات زندگی (به همان گونه ای که در سمپوزیوم ها متداول بوده است) به پرسش و پاسخ هدفمند من باب زندگی پرداخته و بدین سان از غم وجودی خود بکاهیم. محافل اندیشه همواره تجلی شور زندگی خواهند بود!