یک صفحه، یک جمله
اگر نیمه ی شب به بستر شویم و بدون مشکل خاصی، لحظاتی بعد به خواب رویم و بدون اینکه کابوسی ببینیم، یک سوم روز را بخوابیم و صبح هنگام، قبراق از خواب برخیزیم و صبحانه ای کامل بخوریم و بدون اینکه درد خاصی در نقطه ای از بدنمان داشته باشیم، بتوانیم به راحتی ببینیم و بشنویم و ببوئیم و بچشیم و لمس کنیم و راه برویم و اینکه بدون دردسر خاصی، قادر باشیم که از شر مواد زاید و دفعی بدنمان خلاص شویم و بدون کمترین سرگیجه و یا سردردی خانه را به سمت محل کارمان ترک کنیم و پولی در جیب برای خرج مسیرمان داشته باشیم و سالم و تندرست به مقصدمان برسیم و خوراکی اندک برای ناهارمان داشته باشیم و بدون نفخ معده و یا سوزش روده آن را ببلعیم و هضم کنیم و همکارانی که بتوانیم به یک درصد حرف هایشان بخندیم و با شادی به فعالیت هایمان مشغول شویم و با شوق محل کارمان را ترک کنیم و این توانایی را داشته باشیم که دقایقی را پیاده روی کنیم و در بوستان های سطح شهر، لَختی بر نیمکتی نشسته و استراحت نماییم و پول اندکی برای خرید یک بستنی شکلاتی و یا یک بطری آبمیوه در ته کیفمان پیدا شود و لباس های ساده ای داشته باشیم که بتوانیم آن ها را تمیز و خوشبو نگه داشته و با فخر در مقابل دیگران به تن کنیم و بدون ترس در محله مان تردد کنیم، آنگاه ما یکی از خوشبخت ترین ابناء بشر هستیم!
تاریخ نگارش: اواخر تابستان 92
نوشتاری کوتاه و تک جمله ای،و جمله ای بس طویل،و حاصلی زیبا…
تاج خوشبختی دانه ای چند ؟???
با این تفاسیر من یه تاج خوشبختی بزرگ به سر دارم و خودم خبر ندارم?
و بیشتر خوشبختی من بابت آشنا شدن با شماست دی داد عزیز?
ممنون که هستی
مثل همیشه لطف دارید…
تاج خوشبختی را وقتی بعد از سه روز اغما در بیمارستان به هوش آمدم درک کردم. هر روزی که در آن اتفاق بدی روی ندهد روز خوشی است.
و اگر سایر ابنا بشر جفت پا تو اعصابمان نروند
با درور فراوان
به نوعی یک سبک زندگی ایده آل را توصیف کردی و چه سخت است بدست آوردن همین زندگی ساده و ایده آل.
جالب است که این ایده آل علیرغم سادگی اش، همچون سایر ایده آل ها به این سادگی ها محقق نمی گردد…
امان از انسان فراموشکار
یکی از بهترین خصیصه های مغز آدمی همین عادت پذیری و یا تطابق است، معمولا نبودش غیرطبیعی است،گاهی نیز بودنش!!!
امان از عدم شکرگزاری