وقتی دو دوست در یک بازه ی زمانی 3 – 2 ساله علیرغم تمامی چالش ها ثانیه ای از دست یکدیگر دلخور نمی گردند، هر یک از آن ها برای دیگری جواهری بی قیمت است. روابط بین انسان ها ظرافت های پیچیده ای دارد و حفظ کیفیت این قسم روابط هرگز کار ساده ای نیست، پس اینکه دو تن بتوانند اینگونه از خلال درک مشترک و مفاهمه یکدیگر را بشناسند، این دو تن حقا که می توانند بهترین دوستان یکدیگر باشند.
هیچ دو انسانی نمی توانند بمدت طولانی نقش بازی کرده و خودِ واقعی را مخفی نگاه دارند، پس اگر رابطه ای دوستانه در طولانی مدت به این سطح از کیفیت نایل آمده است، یک رابطه ی ویژه ی انسانی است. این دو انسان را من “دوستان دیالوژیک” می نامم.
دیالوژی یا همان اَبَرآگاهی چسب مقوم این دو شخصیت است. هر کرداری، هر گفتاری و حتی هر پنداری از جانب یکی بی برو برگرد مورد تایید دیگری است و این سطح تحصیل نمی شود جز با همان همنوایی مثال زدنی فهم ها نزد این دو جواهر.
دوستان دیالوژیک لزوما انسان های کاملی نیستند بلکه دیالوژی آن ها توانسته است که ایشان را بشکلی هارمونیک قطبی سازد. تمام بارهای وجودی ایشان تحت یک مغناطیس برتر که شاید بتوان آن را فضیلت دوجانبه نامید همسو شده و آن دو چیزی جز یک مسئله ی واحد که همان رسالت رابطه است را خواهان نیستند و این را خیلی ها “عشق افلاطونی” می نامند…