پریروز اتفاق وحشتناکی افتاد که همچنان فکر مرا به خود مشغول داشته است. یکی از دوستان پس از تعویض چرخ پنچر خودرو دچار افت فشار خون شد و در جلوی چشمان ما بر زمین افتاده و سرش با زمین برخورد کرد. اگرچه او لحظاتی بعد به هوش آمده و بر روی پاهای خود ایستاد اما تجربه ی این صحنه از نزدیک شکل گیری احساسات ناخوشایندی را در من باعث شده است.
من پس از مواجهه با این رویداد و تعمق در رابطه با آنچه که حادث شده است، سه نکته به ذهنم رسیده است که قصد دارم در این جا خیلی خلاصه مطرح کنم:
یک) هیچگاه به جسم خود بیش از آنچه که ظرفیت دارد، فشار نیاوریم. دوست ما در شب قبلش بسیار کم خوابیده بود. صبحانه نخورده بود. چندین نخ سیگار کشیده بود و با اینکه این مسئله در ساعت 4 بعدازظهر رخ داد، او همچنان ناهار نیز نخورده بود. حتی ما بعدا متوجه شدیم که شب قبل حادثه با همسایه و صبح همان روز هم با نامزدش درگیری داشته است. کار کشیدن بیش از حد از جسم و بی توجهی به نیازهای آن نتیجه ای جز این دست اتفاقات وحشتناک ندارد.
دو) هرگز در رودربایستی با کسی قرار نگیریم. دوست ما لباس مناسبی به تن نداشت. یک لباس سفید تمیز و تنگ که به او اجازه ی نشستن و بلند شدن درست را نمی داد. اما او احتمالا خجالت کشید که در این باره به ما توضیحی دهد. نتیجه ی رودربایستی بی مورد معمولا ناخوشایند است.
و سه اینکه هیچ وقت کاری را با عجله انجام ندهیم. این قسم سوپرمن بازی ها می توانند نتایج هولناکی به بار آورند. آخر چرا کسی باید یک چرخ پنچر را در کمتر از 3 دقیقه عوض کند؟!
11851