“مریم میرزاخانی بی شک بزرگترین و پرافتخارترین چهره ی علمی شناخته شده ی ایرانِ معاصر هستند. در عظمت فکری ایشان کمتر کسی است که شکی به دل راه دهد. درگذشت نابهنگام این انسان تاثیرگذار را خدمت تمامی پویندگان راه دانش تسلیت عرض می نمایم. بی شک نام درخشان این بانوی گرانقدر تا به ابد در ذهن همگی ما دوستدارانِ وی، جاودانه و پرفروغ خواهد ماند.”
این متنی بود که در روز درگذشت مریم میرزاخانی خیلی باعجله نگارش کرده و منتشر نمودم. بطور کاملا اتفاقی شب قبل از این رحلت، درباره ی مرگ مریم میرزاخانی با یکی از دوستان صحبت می کردم. به یاد دارم که به او گفتم اگر مریم میرزاخانی همین فردا هم درگذرد، نام وی جاودانه است. او زنده است؛ این دیگران هستند که می بایست نگران مرگ خود باشند!
چندی قبل تر از آن هم در نوشتار ایرانیان باهوش بشکل ضمنی اشاره کرده بودم که وی بزرگترین چهره ی علمی شناخته شده ی دوران معاصر این کشور بوده و نام خویش را در تاریخ ثبت کرده اند. از زمانیکه خبر بیماری خانم میرزاخانی را شنیدیم تا زمان مرگ وی کمتر از دو هفته طول کشید. مریم زمانیکه برای گرفتن مدال فیلدزِ خود می رفت، بیمار بوده است. من همان موقع این رنجوری را در چهره ی وی دیدم.
حالا می فهمم تمام این چهار سال بخاطر همین بیماری او، آن دو نامه ی من به ایشان و آن چند پیغام تلفنی ام بی جواب ماندند و جالب اینکه از دست او هرگز ناراحت نشدم.
11896
همیشه به یادت خواهیم بود و نامت را پرآوازه نگه خواهیم داشت…
– دی داد
جامعه علم تسلیت . کاش بتوانیم جایش را با افتخارات دیگر ایرانی پر کنیم.
مریم میرزا خانی گرچه بیشتر در قالب نقل و قول در ذهنیت من جای دارد؛باری فراقش چون تصویری گویا پرده ی دل و دیدگانم را تیره ساخت. یاد ایشان زنده و راهشان جاودان…
�〽