یک سری از ارتباطات انسانی ما با سایرین آنچنان روح بخش و جان افزاست که انگار طرفینِ رابطه در ساعاتی که با هم سپری می کنند، مشغول شرکت کردن در جشن و سرور هستند. من اسم این پدیده را “جشن روابط” گذاشته ام. آن ها بجای اینکه همدیگر را ملاقات کنند، گویا که همواره با هم جشن می گیرند.
این پدیده، پدیده ی عجیبی است. انسان ها معمولا خیلی زود حوصله ی یکدیگر را سر می برند. معمولا سوء تفاهم های بین آن ها شرایطی را رقم می زند که یکی از دستِ آن دیگری رنجیده خاطر گردد و این رنجش ها دیر یا زود خود را در کلام و رفتار ایشان متجلی ساخته و رابطه رو به سردی می گذارد. اما عجیب است این دست روابط خاص بدین شکل کیفیت شادی بخش خود را مدت های مدیدی حفظ می کنند.
نکته ی قابل توجه اینجاست که این قسم ارتباطاتِ جشن مآبانه بین افرادی برقرار می گردد که هیچگونه جذابیت شهوانی نیز برای یکدیگر ندارند، بل آنچه ایشان را به هم متصل نگه می دارد، فضیلتی است که هر کدام از آن ها در نهاد دیگری پیدا کرده است. بگمان من جشن روابط و دوستی هایی که این چنینی رقم می خورند می بایست که مدل و الگویی برای تک تک روابط انسانی ما در نظر گرفته شوند.
ما فقط با آنانی می بایست در ارتباط بوده و وقت بگذرانیم که حضورشان برای ما همچون شرکت در یک جشن شکوهمند مغتنم باشد. حضور دیگرانِ نامرتبط با این قسم دوستی ها همه اسباب دردسرند و اتلاف وقت…
11885