اخیراً با کارهای هنرمند جوانی با نام آقای “س. م.” آشنا شده ام که خود را هنرمندی تجربی می دانند. وقتی کسی خود را تجربی می نامد، این نامیدن دلیل دارد و آن در این دوره زمانه یعنی اینکه فرد مزبور تحصیلات آکادمیک در زمینه ی هنر ندارد و جالب اینکه نداشتن تحصیلات آکادمیک در حوزه ی هنر دقیقاً همان چیزی است که از هنرمند راستین انتظار می رود.
کارهای س. که عمدتاً بتوسط نرم افزارهای کامپیوتری خلق شده و از اینرو با مبحث گرافیک کامپیوتری در ارتباط نزدیک هستند، پویاییِ چشم گیری دارند. هنر همان خلاقیت و خلاقیت همان هنر است. کارهای س.، کارهای خلاقانه ای هستند که در پسِ آنها اندیشه ورزی وجود دارد.
س. نام های عجیبی بر کارهای خود می گذارد و انتخاب این نام های عجیب ریشه در تحصیلات او دارد که بگمان من در حوزه روانشناسی است. کارهای س. از جهت ذات اکسپرسیونیستی شان احتمالاً مخاطب عام نخواهند داشت و این مسئله همچنین ریشه در این حقیقت دارد که کارهای وی به رویکردهای پست مدرن در هنر نزدیکتر اند.
اگرچه او تماماً در زمینه ی پست مدرن کار نکرده است اما کارهای گرافیکی وی با یک “تفسیر ساده” در ارتباط نیستند و فکر کردن به آن ها لازمه ی کشف معنای واقعی اثر است. س. هنرمند خوش آتیه ای است و بی شک در آینده کارهای او فکر و ذهن گروه های زیادی از هم نسلانش را به خود مشغول خواهد داشت.
11959