افکار، سمبل ها، اعداد، واژگان، مفاهیم، ایده ها، حافظه و تخیل ارکان اصلی بخش شناختی (Cognition) مجموعه ی ذهن – روان انسان هستند. در این نوشتار به دو مورد از مهمترین آن ها یعنی حافظه و تخیل خواهیم پرداخت {نکته: البته این بررسی مرتبط با مسئله ی زمان در زندگی انسان خواهد بود}.
آنچه که گذشته را در مقابل دیدگان ذهن ما پدیدار می سازد، قوای حافظه است. بدون حافظه انسان گذشته ای نخواهد داشت. مسئله ی آینده نیز در ارتباط تنگاتنگ با قوای تخیل آدمی است. با این اوصاف، هم گذشته و هم آینده ساخته و پرداخته ی ذهن ما بوده و واقعیتی ندارند. حافظه ی ما یک همنهشتی حداقلی با گذشته داشته و آینده نیز هرگز مبتنی بر تخیل ما رقم نخواهد خورد.
شباهت گذشته به حافظه ی ما و یا شباهت آینده به تخیلات ما همگی نسبی و ناکامل هستند. پس اگر گذشته صرفا یادهای انباشت شده و آینده نیز تخیلات محض است، آنچه صرفا از مفهوم زمان برایمان واقعیت پیدا می کند، مسئله ی حال است.
حال تنها قسمی از زمان است که اصالت داشته و هر آنچه که رقم می خورد، در ظرف آن تحقق خواهد یافت. این همان “اصل اصالت حال” بوده، چیزی که من آن را “در-همین-جا و از-همین-حالا” می نامم. هر آنچه که به دنبالش هستیم، در حال رقم خواهد خورد؛ بویژه مسئله ی شادی که به هیچ زمان دیگری جز حال تعلق ندارد.
12029