در اختلال روانشناختی دوقطبی (BD) فرد برهه هایی از افسردگی و مانیا (جنون شیدایی) را بطور متناوب تجربه خواهد کرد. البته این اختلال زیرگروه های مختلفی داشته و این تناوبات با سیکل های گونه گونی رقم می خورند.
در اختلال افسردگی اساسی (MDD) که در آن فرد بشکل تک قطبی با مسئله ی افسردگی دست به گریبان است، این افسردگی به مانیا تبدیل نمی شود اما این گروه نیز بعضا در برهه هایی از نظر خلق و خو از حد معمولی بالاتر بوده و بشکل موقتی شادی های غیرمنتظره ای را تجربه می کنند. در این دوره ها فرد تمایل زیادی به برنامه ریزی، عالی عمل کردن، شاد بودن و فعالیت داشتن پیدا می کند.
در این جا هدف از این نوشتار اشاره به این مسئله است که این دوره ها ربطی به دوره های شیدایی جنون آمیزِ گروه اول (مبتلایان به BD) ندارد. شیدایی های جنون آمیز گروه نخست از مصادیق روان پریشی ها بوده بنحویکه بموجب آن قوای شناختی فرد در گذر زمان آسیب جدی خواهد دید. اگرچه این افراد در آن دوره های شیدایی از نظر سطح خلاقیت نیز ترقی چشمگیری دارند اما تمامیت فکر شفاف در ایشان رنگ می بازد.
اما در گروه ثانی یعنی افراد مبتلا به افسردگی (تک قطبی)، بالا رفتن سطح خلق و خو از مصادیق روان پریشی نبوده و عملا دفاعی روانی در برابر اختلال روان رنجورانه ی افسردگی است. شادی هایی که در دوره هایی کوتاه مدت (اوفوریا) بر افراد افسرده مستولی می گردد، بنوعی یک استراتژی ناخودآگاهِ دفاعی روان در راستای رهایی جُستن از مسئله ی افسردگی است.
12048