یکی از نتایج مسیر تکاملی آدمی این است که همواره نداشته های خود را به یاد داشته باشد تا از سر این مقوله، شانس بقای خود را در طبیعت افزایش دهد. این خصلت تکاملی آنچنان مسیرهای تفکری ما را رقم زده است که گویا بر تمامی جنبه های زندگی ما ساری و جاری است.
امروز با یکی از دوستان مشغول گفتگو در رابطه با وقایع 5 سال پیش بودیم تا اینکه ایشان اتفاقی را به یاد آوَرَد. نکته ی جالب توجه این بود که برای کمک کردن به وی در راستای به یاد آوردن آن دوره، تمام خاطراتی که تعریف می شد، خاطراتِ اتفاقات ناخوشایند و منفی بود. مثلا گفته می شد “همان سالی که در آذربایجان زلزله آمد.” و یا اینکه “همان تابستانی که در تهران سیل آمد.” و یا حتی “همان سالی که فلانی مورد ضرب و شتم فیزیکی واقع شد و افسرده گشت!” و چیزهای دیگری از این دست.
هیچ خاطره ی شیرین و مثبتی به این دوست عرضه نشد که بتوسطش بتواند فعالیت خود را در آن دوره به یاد بیاورد و این بازاثبات این مسئله است که انسان تا حد زیادی در حال دنبال کردن وقایع تلخ گذشته است. گویا ما زندگی خود را با تلخی ها نشانه گذاری می کنیم و خاطرات تلخ برای ما ماندگارتر هستند. مثلا کسی نگفت “همان سال که فلانی فارغ التحصیل شد.” و یا اینکه “فلان کس پس از سال ها خانه نشینی دوباره یک پُست مدیریتی خوب به دست آورد.” و یا حتی “همان سالی که تولد فلان کس را در بهمان رستوران جشن گرفتیم.” و بگمان من این تغییری است که بایستی بر رویش کار کنیم.
12049