انسان ذاتا موجودی مهرطلب است. این مهرطلبی ریشه ی تکاملی داشته و سپس در بستر خانواده و اجتماع به کمال خود می رسد. ما طالب مهر دیگران هستیم زیرا میزان مهری که از ایشان دریافت می کنیم رابطه ی مستقیمی با بقاء ما دارد. اما گاهی پیش می آید که مهرطلبی انسان ها از حالت عادی و نرمال خارج شده و شکل افراطی به خودش گیرد.
قصد ندارم که این مسئله را از دریچه ی اختلالات شخصیتی بررسی کنم زیرا که این اختلالات مسایلی بلندمدت و حتی می توان گفت که همیشگی هستند. در این نوشتار نگاه من به مسئله ی مهرطلبی، یک نگاه کوتاه مدت (مقطعی) و شاید هم میان مدت باشد. فردی که دچار مهرطلبی حاد شده باشد (که البته این مسئله می تواند علل روانشناختی گونه گونی از جمله افسردگی داشته باشد) مداوما بشکل عامدانه خود را در موقعیت هایی قرار می دهد که مورد توجه و لطف سایرین واقع گردد.
مثلا ممکن است که بشکل یک دفعه ای از کار خود استعفا دهد. او که می داند در محل کار خود فرد سودمندی است، بشکل عامدانه و با نیتی مجزا از نیت واقعی یک فردِ در حال استعفا، استعفا می دهد تا از سر این حرکت، دیگران به وی توجه کرده و با تلاش در راستای منصرف کردنش به او مهر و محبت کنند. چنین فردی بدین ترتیب قادر است که مدت کوتاهی کانون توجه و مهر و عطوفت دیگران قرار گرفته و از نیاز ذاتی اش که متاسفانه بنابر دلایل شخصی و یا محیطی بی پاسخ مانده است، اقناع گردد.
او استراتژی های دیگری را نیز در این باره به کار می اندازد. معمولا هنگامیکه کاری را عرضه می کند (علیرغم اینکه می داند کارش دارای کیفیت مطلوب است) خودش بشکل عامدانه ای از کار خود بدگویی کرده تا مهر دیگران را بخرد. دیگران بلافاصله به او گوشزد می کنند که کار تو عالی است و تو نباید که خود را اذیت کنی و چه و چه… او بدین ترتیب دوباره دیده شده و از مهر دیگران بهره مند می شود.
یکی دیگر از استراتژی های کارا در این باره تلاش فرد در نثار کردن احترام های عجیب و غریب به دیگران است. کسانی که خیلی از دیگران عذرخواهی کرده و یا در مقابل خودشان تعریف و تمجید می کنند، عملا با زبانِ بی زبانی در حال فهماندن به آن ها هستند که خودشان به توجه و تمجید نیاز دارند زیرا بر این باورند که هر رفتی، آمدی دارد. اگر من از تو تعریف کنم، هم اکنون نوبت توست که به من توجه کنی.
در موارد شدید و خطرناک فرد ممکن است که حتی دست به خودکشی نمایشی بزند، تا از این رهگذر مورد توجه دیگران واقع گردد و یا حتی ممکن است که به دروغ بگوید که نوعی بیماری هولناک داشته و یا اینکه قربانی ظلم و تجاوز دیگران بوده است. درمان این مسئله در میان مدت نثار کردن توجه معقول به این افراد مهرطلب است زیرا نیازی که از راه صحیح پاسخ نگیرد، به بیراهه کشیده خواهد شد…
12140 – 12139
براوو
عرض ادب و احترام خدمت جناب دی داد ( ح الف )
مطلبی که توسط شما نوشته شده جالب و قابل تامل هست . . . اما این قبیل افراد حتما باید تحت درمان قرار بگیرند ..
(ع .ف هستم ارشد روان شناسی عمومی)