در زندگی دست از سر یکدیگر برداشته و پا در کفش همدیگر نکنیم. متاسفانه بکرات دیده ام که مثلا در فضای خانه و یا محل کار و یا حتی بین دوستان، کسی پیدا می شود که بخواهد به کس دیگری پیله کرده و تمامی جوانب وجودی او بویژه شخصیتش را موضوع شوخی، استهزاء و یا نقادی دایمی قرار داده و بدین ترتیب وی را به سمت مَغاک حقارت هُل دهد.
متاسفانه این روش ناصحیح و آسیب زای ارتباطی عده ای از انسان هاست که بر کسی دیگری زوم کرده و تمامی شوخی ها و جدی های کلامی خود را نثار سیبل وجودی ایشان کنند. آن ها به عده ای از اطرافیان همچون «موش آزمایشگاه شوخی» نگریسته و تمامی روش هایی را که برای حقیر کردن انسان های دیگر بلد هستند، بر سر ایشان امتحان می کنند.
مفعولین ظلم و حقارت نیز معمولا بنا بر دلایل مختلف واکنش های چندانی به این دست اقدامات نشان نداده و خودخوری می کنند. اما خودخوری کردن بالاخره روزی به پایان خواهد رسید و کاسه ی صبر ایشان لبریز خواهد شد و واکنش های بسیار بسیار تندی از خود نشان خواهند داد. این قِسم از واکنش ها آنچنان تند و مخرب هستند که معمولا به قطع رابطه منتهی می شوند.
فکرش را بکنید. دو نفر از اعضای یک خانواده و یا یک سازمان و یا حتی یک جمع دوستانه سال های سال با یکدیگر قطع رابطه می کنند زیرا که یکی از طرفین دیگری را مورد آماج حملات راه و بیراه خود قرار داده و دیگری نیز بنا بر ملاحظاتی مدت ها سکوت کرده و یک دفعه ای منفجر شده است.
قطعا مقصرین این دست اتفاقات در وهله ی نخست همان کسانی هستند که شوخی های بیجای خود را مدت های مدیدی کِش داده و دیگران را تحقیر می کنند. اگر ما کسی را تحقیر کنیم از شر وی در امان نخواهیم بود. مقصر ردیف دوم نیز آن کسی است که مدت های مدیدی سکوت کرده و با صحبت اصولی به رفع این مشکل مبادرت نورزیده است. پس بیائید که عامدانه پا روی دم یکدیگر نگذاریم.
12626
دقیقا همین طوره . مدت زیادی رو در مقابل رفتار ناپسند اون شخص سکوت می کنیم و یک دفعه منفجر میشیم و طرف مقابل شاید اصلا نفهمه که علت این رفتار انفجاری ما چی بوده و همش هم بر می گرده به اینکه اصول ارتباط رو یاد نگرفتیم .
نوشتارتان کاملا بجاست و لازم است که هر لحظه مرور شود؛ چرا که در زندگی خود هماره با این طیف از آدمیان در ارتباط بوده و هستیم.شوخی, خوشمزگی, مزاح یکی از تاثیر گذارترین “تعاملات اجتماعی” است که تاثیر مثبت هم در گوینده و هم در شنونده دارد. بسیار هم عالی؛ لکن از حد خود فراتر رود حالت مسخرگی, ریشخندی و لودگی پیدا می کند, آن هم به قصد غرض ورزی و ازجانب افراد مریض احوال که عقده حقارت و خود کم بینی شدید در خود احساس می کنند. به نظر من تنها پاسخ درست به آنان سکوت به همراه نادیده گرفتن و حذفشان از زندگی خودمان است.(چون برخی اصلاح پذیر نیستند و لزومی ندارد که وقت خود را پای آنان هدر دهیم). سپاس