آنکسیکه آفرینشی دارد، چنانچه هرازگاهی نیشی هم نثار دیگران کند؛ حق است و ایرادی ندارد. او همچون زنبور عسل است، عسلی می آفریند و نیشی هم می زند؛ و بخاطر عسلش، نیشش نیز بخشیدنی است.
اما اوییکه آفرینشی ندارد و وجود طُفیلی اش بی خیر و برکت است، اگر عادت به نیش زدن پیدا کرده است؛ او همانا پشه ای بی مصرف و خونخوار است که عقوبتی جز لِه شدن در انتظارش نخواهد بود.
– دِی داد
پانوشت: فیلسوف “زنبور عسل” است و حق نیش زدن (انتقاد نسبتا گزنده) دارد.