دی داد

موقعیت:
/
/
برگه 14

اَنویزیبیلیته (ناپیدایی) (038-011)

انسان موجودی ذاتا اجتماعی است. ما در اجتماع به دنیا آمده، رشد کرده و به تعالی می رسیم. اکثر آنچه که کامیابی های بشری نامیده می شوند، کامیابی هایی هستند که یک پایه ی مهم آن ها اجتماع است، یعنی کامیابی هایی که چونان خدماتی در حق سایر انسان ها تلقی می شوند. بدون دیگران ما چندان بهره مند از خصلت تعالی نخواهیم بود. تعالی آن چیزی است که خود را در حق اجتماع نشان می دهد.

تمامِ پوچی تمام (037-011)

انسان ذاتا (یعنی غریزتا و بشکل فطرتی و وجدانی) موجودی کمالگراست. این کمالگرایی یعنی اینکه او می خواهد مسیری را که در آن قرار گرفته متعادل ساخته و از سر این تعادل به بقای خود کمک رسان باشد. ما خواهان کمال هستیم زیرا که کمال همان تعادل معطوف به بقاست.

نفرت یعنی درگیری دایمی (036-011)

شخصا دو خواهر را می شناختم که نفرتی بی بدیل از یکدیگر داشتند. این نفرت بویژه از سوی خواهر کوچکتر در حق خواهر بزرگتر بود، جوریکه خواهر کوچکتر به هیچ وجه حاضر به بخشش خطاهای خواهر بزرگتر نبوده و همواره به دنبال راهی برای انتقام گرفتن از بابت ظلم ها و خطاهای او بود. در جریان زندگی، خواهر کوچک به سمت هنر کشیده شد و در این اثنا به مجسمه سازی نیز پرداخت.

گری واینرچاک (035-011)

«گری واینرچاک» یک سلبریتی اینترنتی است. عمده ی فعالیت های او علاوه بر مدیریت کسب و کار خانوادگی شان، ارایه ی پند و اندرزهایی در باب دیجیتال مارکتینگ است. گری فرد خلاقی است و همچنین فردی متفاوت. خیلی از رویکردهای او مورد تایید قشر محافظه کار جامعه (بویژه محافظه کاران عرصه ی کسب و کار) نیست.

روان زنی (034-011)

مطمئنا برای عده ی زیادی از مردم عادت خودزنی یک رویدا عقلا و تجربی، غیرقابل دفاع است. تقریبا همه می دانیم که صیانت از جسم یک باید غریزی – وجدانی بوده و خلاف آن به هیچ نحوی از انحاء قابل پذیرش نیست، اما پس چرا عادت روان زنی تا بدین حد رایج است؟ آدمی به غلط روان را مسئله ای بی اهمیت تر از جسم انگاشته و در نتیجه ی این پندار غلط چندان به روان خود اهمیت نمی دهد.

اخلاق ورزشی (033-011)

در یکی از جلسات درس گفتارهای حوزه ی اخلاق، یکی از حاضرین از من پرسید که منظور از عبارت اخلاق ورزشی چیست؟ در آن جلسه من به او گفتم که این عبارت ربط چندانی به حوزه ی اخلاق نداشته و بیشتر یک عبارت عامیانه در وصف نوعی رویکردهای رفتاری مردمان است. اما در اینجا قصد دارم که با ذکر یک مقایسه این تعریف را کامل کنم.

آمپریسم بریتانیایی (032-011)

در روزهای گذشته دوباره این فرصت دست داد که خود را مستغرق بیوگرافی فلاسفه ی مهم تاریخ بکنم و انتخاب من در این دوره ی اخیر، فلاسفه ی تجربه گرای بریتانیایی بودند، یعنی چهره هایی مشتمل بر جان لاک، جورج بارکلی و دیوید هیوم؛ و از میان این چهره ها، بزرگ ترینشان یعنی هیوم نظر مرا بیش از پیش به خود جلب نمود، چهره ای که بیش از آن دو نفر دیگر این نحله ی فلسفی را به اوج رسانده ولی بیرحمانه مورد کم لطفی هم عصران خود قرار گرفته است جوریکه حتی از داشتن یک کرسی مدرسی محروم مانده است.

سیر حکمت در اروپای فروغی (031-011)

محمدعلی فروغی در کتاب مشهور سیر حکمت در اروپا جزء نخستین افرادی است که محققین ایرانی را با چهره های جدید فلسفه در جهان آشنا می کند. این کتاب مشتمل بر دو بخش (جلد) است. در بخش نخست، او از چهره های فلسفی یونان باستان آغاز نموده و تا دکارت فیلسوف فرانسوی و کتاب مهمش یعنی کتاب «گفتار در روش» کار را استمرار می دهد و ترجمه ی این کتاب را از فرانسوی خود انجام داده و گویا علت غایی برای نوشتن همین کتاب (سیر حکمت در اروپا) ترجمه ی گفتار در روش بوده است.

اعتماد بنفس (030-011)

بعضا از من پرسش می شود که «چگونه می توانیم اعتماد بنفس خود را بهبود ببخشیم؟» در پاسخ به این پرسش که در این دوره زمانه پرسش عده ی زیادی از افراد است، من سه نکته ی کلی را مطرح خواهم کرد: